پس از نهایی شدن فهرست نامزدهای احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعتراضاتی از سوی اصلاح طلبان بیان شد که بیشتر از جنس مظلوم نمایی بود اما به راستی آیا شورای نگهبان مقصر است؟ وقتی نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان گزینه هایی مثل تاجزاده و جهانگیری که از پیش به عدم صلاحیت آنها از حیث فقدان سوابق اجرایی یا تدبیر و صداقتشان اطمینان دارد را در صدر لیست خود قرار میدهد تقصیر شورای نگهبان چیست؟!

فهرست نامزدهای تأیید صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری 1400

پس از نهایی شدن فهرست نامزدهای احراز صلاحیت شده انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ اعتراضاتی از سوی اصلاح طلبان بیان شد که بیشتر از جنس مظلوم نمایی بود اما به راستی آیا شورای نگهبان مقصر است؟ وقتی نهاد اجماع ساز اصلاح طلبان گزینه هایی مثل تاجزاده و جهانگیری که از پیش به عدم صلاحیت آنها از حیث فقدان سوابق اجرایی یا تدبیر و صداقتشان اطمینان دارد را در صدر لیست خود قرار میدهد تقصیر شورای نگهبان چیست؟!

در بسیاری از کشورهای دنیا قبل از این که بررسی صلاحیت نامزدها در مراجع نظارتی انجام شود، این کار توسط خود احزاب بررسی میشود و این طور نیست که احزاب، افرادی مثل تاجزاده که محکومیت قانونی دارد و نهایت منصب او معاونت وزیر کشور بوده است را در زمره نامزدهای خود قرار دهد و بعد هم از مراجع نظارتی شاکی شوند در صورتی که خودشان باید بابت معرفی چنین گزینه هایی مؤاخذه شوند.

از سوی دیگر در شرایطی که خود اصلاح طلبان حاضر نیستند مسئولیت دولت فعلی را به لحاظ عدم کفایت و بی­تدبیری بپذیرند چرا معاون اول همین دولت را در صدر نامزدهای خود قرار میدهند آن هم در حالی که وی حتی حاضر نیست مسئولیت جایگاه خود را که نفر دوم دولت بوده گردن بگیرد و مدعی می­شود حتی حق تعویض منشی خودش را نداشته است در حالی که اگر چنین اختیاری نداشته اساسا نباید آن جایگاه را اشغال میکرد!

به راستی چرا ناسا یا همان نهاد اجماع ساز اصلاحات که خود متشکل از تعداد زیادی عناصر ساختارشکن اصلاح طلب است گزینه هایی را با قصد حضور و پیروزی در انتخابات معرفی نمیکند و به دنبال گزینه های ساختارشکن و غیرقابل صلاحیت و بعضا پوششی می رود؟! ایراد کار از کجاست جز خود اصلاح طلبان؟ اصلا چرا این جریان که مدعی دموکراسی است تمرین دموکراسی را از خودش شروع نمیکند و بدنه اصلاح طلبی را در تصمیم گیریها دخیل نمیکند و به اشخاصی که کلیت این جریان را به محاق برده اند بسنده میکند!؟

البته ممکن است بگویند ما گزینه دیگری نداشتیم اما این حرف حتی اگر درست هم بود آیا تقصیر شورای نگهبان است!؟ یا تقصیر همین بزرگان اصلاحات که در سال ۸۸ با اکثریت قوا وارد چاه ویل کودتای مخملی شدند و نه تنها پیاده نظام خود را فریب دادند بلکه حتی سواره نظام خود را هم از شمول عنوان ملتزم به قانون اساسی خارج کردند، در حالی که میتوانستند انتخابات بعد را هدف قراردهند و عناصر خود را نیز حفظ کنند.

به نظر می رسد اصلاح طلبان نه تنها از اشتباه بزرگ استراتژیک خود در تقابل با قانون و رأی مردم و رهبری در فتنه ۸۸ درس عبرت نگرفته اند بلکه همچنان همان رویه را ادامه میدهند و بجای اینکه تلاش کنند در ساختار جمهوری اسلامی و در چهارچوب قانون اساسی، اصلاحات مدنظر خود را دنبال کنند، روشهای ساختارشکنانه و امتیازخواهانه را دنبال میکنند در حالی که مسئولیت افعال خود را هم برعهده نمیگیرند.

نکته دیگری که در اعتراضات اصلاح طلبان به شورای نگهبان بیان میشود عدم شفافیت درباره علت عدم احراز صلاحیت هاست اما این در حالی است که شورای نگهبان بارها بیان کرده که در این خصوص منع قانونی دارد و علت آن را تنها می تواند به خود نامزدها اعلام کند ولی سوال این است که چرا این نامزدها شخصا حاضر نیستند علت رد صلاحیت خود را افشا کنند تا اگر قرار است عملکرد شورای نگهبان را نقد کنند مستند به این ادله باشد تا واهی بودنشان را اثبات کنند تا مردم بتوانند قضاوت بهتری از اعتراض اصلاح طلبان و عملکرد شورای نگهبان داشته باشند؟!

  • نویسنده : سیاوش آقاجانی