شبهه: کاش به جاے حجاب… حیا اجبارے بود داشتن شرف اجبارے بود راستے درستے اجبارے بود کاش معرفت وجدان هم اجبارے بود. پاسخ شبهه: در گام اول ممکن است برخی بگویند این متن شبهه نیست در صورتی که این نوشته تلاش میکند تا حیا و حجاب را از هم جدا نشان دهد و اهمیت یکی […]

شبهه:
کاش به جاے حجاب…

حیا اجبارے بود

داشتن شرف اجبارے بود

راستے درستے اجبارے بود

کاش معرفت وجدان هم اجبارے بود.

پاسخ شبهه:

در گام اول ممکن است برخی بگویند این متن شبهه نیست در صورتی که این نوشته تلاش میکند تا حیا و حجاب را از هم جدا نشان دهد و اهمیت یکی را زیر سایه مفهوم دیگر انکار کند، پس از این لحاظ شبهه ای علیه حجاب تلفی میگردد.y048g9k6اگر مقوله حیا را یک مقوله ذهنی و اعتقادی بدانیم، مقوله حجاب، تبلور یافته این مفهوم در پوشش و چگونگی ظاهر شدن در جامعه و در برابر نامحرم است، کسی که حیا دارد می تواند به راحتی باحجاب گردد و سختی هایش را هم با جان و دل پذیرا باشد و کسی که حیا دارد نمیتواند از طعمه چشم چرانها قرارگرفتن بابت پوشش نامناسبش راضی باشد و کسی که باحجاب است اگر حجابش با حیا همراه نباشد، عملا به مانند کسانی میشود که انگار به زور برسرشان چادر گذاشته اند ولی با لباس محرک و رفتار زننده، حیای مناسبی از خود نشان نمی دهند. پس حیا انسان را به حجاب رهنمون می کند و حجاب بدون حیا ماندگاری و اثرگذاری ندارد و جدا کردنشان ازیکدیگر اساسا غلط است.
ایراد دیگر شبهه نیز این است که شرف، راستی و معرفت را جایگزین حجاب می داند درصورتی که این مقوله ها نیز مانند عوامل تعیین کننده برای رشد و کمال انسان هستند و هیچ تناقضی باهم ندارند که یکی به جای دیگری برگزیده شود.