رویکرد این سایت همواره حرکت در مسیر نقد تومان با انصاف و ادب بوده است و با توجه به انتقاداتی که به روسای جمهور فعلی و سابق یعنی آقایان روحانی و احمدی نژاد داشتم، این بار مطلب کوتاهی در نقد رفتار جناب محمد خاتمی تقدیم می کنم: ۱- محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوریش، به […]

محمد خاتمیرویکرد این سایت همواره حرکت در مسیر نقد تومان با انصاف و ادب بوده است و با توجه به انتقاداتی که به روسای جمهور فعلی و سابق یعنی آقایان روحانی و احمدی نژاد داشتم، این بار مطلب کوتاهی در نقد رفتار جناب محمد خاتمی تقدیم می کنم:

۱- محمد خاتمی در زمان ریاست جمهوریش، به لحاظ مدیریت اقتصاد کشور و نظام بانکی، پولی و مالی کشور و ایجاد آرامش در آن، کارنامه ی خوبی از خود به جای گذاشت و اگر چه وی هدف اصلی دولتش را توسعه ی سیاسی معرفی می کرد، ولی به لحاظ اقتصادی عملکرد قابل قبولی داشت.
۲- عملکرد محمد خاتمی در مسائل فرهنگی به زعم کسانی که برای شان نمادهای اسلامی و ارزشی مانند حجاب و عفاف اهمیت دارد، مناسب نبود و بسیاری از قبح ها توسط خود آقای خاتمی و دولتمردان و نزدیکان شان شکسته شد؛ فائزه هاشمی یکی از کسانی بود که در دوره خاتمی به شدت در این زمینه فعال بود و این فضا برای فعالیت های او به شدت فراهم می شد.
۳- تبعیت خاتمی از ولایت فقیه هرچند با نمایش نارضایتی های وی صورت می گرفت، لیکن بازهم قابل قبول بود، تبعیت خاتمی از دستور مقام معظم رهبری مبنی بر کنارگذاری مهاجرانی یکی از مواردی بود که خاتمی در آن سربلند بیرون آمد هر چه مطمئناً توقع ما این بوده و هست که تبعیت ها در همان زمان که به صورت خصوصی بیان می شود صورت گیرد نه این که به صورت علنی انجام شود.
۴- عملکرد خاتمی در مسائل سیاسی، در جهت کاهش تمرکز قدرت رهبری بود و حتی با استفاده از مجلس اصلاح طلب سعی شد تا از اختیارات رهبری کاسته و بر اختیارات رئیس جمهوری افزوده شود که این مسئله بیش از این که در جهت توسعه سیاسی قلمداد شود در جهت تضعیف رهبری و جایگاه ولایت فقطه برداشت می شد. از دیگر مطالبات مکرر دولت های اصلاحات، تضعیف و حتی حذف جایگاه شورای نگهبان و تأیید صلاحیت نامزدها بود، فشارهایی که با تضعیف جایگاه شورای نگهبان و به اصطلاح نظارت استصوابی به مجلسی پرتنش تبدیل شد.
۵- گفتمان “نمی گذارند کار کنیم” از گفتمان هایی بود که در دولت های اصلاحات دنبال شد و ضمیر آن نیز به رهبری و سایر نهادهای قانونی بازمی گشت. روشی که متأسفانه در دولت های بعدی نیز شایع گردید و سنگ بنایش را خاتمی گذاشت.
۶- یکی از عملکردهای بارز دولت خاتمی بحث های خصوصی سازی پرسروصدای او بود، در دولت خاتمی خیلی از کارخانجات دولتی بزرگ به قیمتی کمتر از اجناس داخل انبارشان واگذار شدند که یکی از نمونه هایی که به شخصه در استان گیلان شاهد بودم واگذاری کارخانه الکتریک رشت (با موقعیت شهری) بود که به نزدیکان اصلاحات و کارگزاران واگذار گردید که در ظرف مدت بسیار کوتاهی کاربری این اراضی را تغییر دادند و کارگران را اخراج کردند و ماشین آلات را نیز فروختند در حالی که تا سال ها، کارگران برای احقاق حقوق شان درگیر بودند؛ از دیگر موارد آشکار مفاسد اقتصادی دوران اصلاحات قراردادهای کلان نفتی بود که به شیوه های کاملاً غیرقانونی و با پرداخت رشوه منعقد گردیده بود، جالب این که فساد در این پرونده ها اینقدر بدیهی بوده است که طرف های اروپایی به تنبیه طرفهای ارتشای خودشان پرداختند ولی در کشور ما مقصران و قاصران در این پرونده های کلان هم آزادنه می چرخند و هم به منصب وزارت رسیدند.
۷- یکی از مواردی که نمود آشکاری در دولت خاتمی داشت، دور شدن ایشان از اقتصاد مقاوم بود. این فرضیه که “هرچه بتوانیم محصولات پرسودتر تولید کنیم تا اگر به محصولات کم سودتر نیاز داشتیم آن ها را وارد کنیم”، یکی از اشتباهات دولت اصلاحات بود که منجر به تعطیلی ساخت پالایشگاه های بنزین و وابستگی کشور در این محصول استراتژیک گردید. مسئله ای که در دولت های بعدی موجب بروز مشکلات، زحمات زیاد و البته حرف و حدیث های زیادی گردید.
۸- تنش های سیاسی دولت اصلاحات اگر چه در ظاهر ربطی به دولت خاتمی نداشتند، اما اکنون هیچ کسی نمی تواند منکر شود که این تنش ها به خصوص از نوع دانشجویی آنها در دولت اصلاحات به اوج رسید و با رفتن دولت اصلاحات دوباره فروکش کرد و این ارتباط این تنش ها را با سیاست های دولت اصلاحات غیرقابل انکار می نماید؛ عملاً فتنه ۷۸ (کوی دانشگاه) یکی از نمادهای این تنش ها بود که پایگاه های غربی و هدایت های آنها کاملاً در آن مشخص گردیده است، قضیه این است که متأسفانه دولت اصلاحات برای رسیدن به مقاصد خود و فشار علیه نظام از ظرفیت نهادهایی مانند دانشگاه و دانشجو نهایت استفاده را نمود و با ایجاد فضای احساسی در آنها، موجب لطمات زیادی به فضای علمی دانشگاه، امنیت کشور و آینده دانشجویان گردید.
۹- نگاه خاتمی به دین از موارد قابل انتقاد او بود، او رسماً حقانیت برداشت های مختلف و حتی متضاد از دین را کلید زد تا هرکسی با هر معرفت، شناخت و حتی ضدیتی از دین، بیاید و نظر خودش در مسائل تخصصی دین را، نظر صائب فرض کرده و رسماً از تریبون های رسمی کشور و نشریات رسمی ارائه و ترویج دهد، نظر محمد خاتمی در خصوص پلورالیزم دینی باعث می شد تا به طور طبیعی از جامعیت دین در پاسخگویی قاطعانه به مشکلات اجتماعی و سیاسی و فرهنگی در نظر جامعه کاسته شود و عملاً ترویج نگرش سکولاریزم در جمع اصلاح طلبان موجه گردد، نگاه خاتمی به دین و توهین ها و هتاکی های مکرر یاران ایشان به ارزش ها و فقها و حتی ائمه معصومین و اسلام باعث منفوریت ایشان در اکثریت جامعه گردید و به یقین یکی از دلایلی که تا مدت ها موجب ناکامی اصلاح طلبان گردیده، همین مسئله بوده است.

۱۰- بسیاری از مقامات، وزرا و نزدیکان دولت های اصلاحات هم اکنون جزء فراریان نظام و نیروهای رسمی و همکار با رسانه ها و دول معاند با انقلاب هستند و این مسئله شاید در زمان دولتهای اصلاحات قابل انتقاد نبود اما هم اکنون می توان به این همه شخصیت هایی که بین مسئولان و خبرنگاران با خاتمی عکس های دونفره دارند ولی رسماً هم اکنون جز ضدانقلاب به شمار می روند انتقاد داشت.
۱۱- یکی از مسائلی که در خصوص محمد خاتمی قابل توجه است، تیزهوشی، آرامش و نوع اخلاق او بود، او حداقل از اکثریت اصلاحاتی ها آرام تر و منطقی تر حرکت می کرد، مسئله ای که در چند سال آخر دولت خاتمی رسماً به پروژه عبور از خاتمی منجر شد که یقیناً این پروژه و دست اندرکاران آن را در عینت بخشی به فتنه ۸۸ می توان به خصوص در امثال موسوی خوئینی ها و شخص میرحسین موسوی به خوبی مشاهده کرد.
۱۲- سیاست خارجی در دولت های خاتمی به خصوص در زمینه ی مذاکرات هسته ای از چند جهت قابل بررسی است، ابتدا این که بیشترین هجمه ها به تکنولوژی هسته ای ایران، با نشت اطلاعات در دولت خاتمی رخ داد، دیگر این که رویکرد اعتماد سازی مد نظر دولت اصلاحات با حمایت رهبری پیش رفت و در حالی که حتی آزمایشگاه های هسته ای ما هم تعطیل شده بود هیچ همکاری از طرف غربی رخ نداد و همین مسئله باعث توصیه های رهبری در خصوص برگشت از مسیر طی شده گردید، لیکن به دلیل عدم تمکین به موقع، در نهایت این توصیه ها به تشر رهبری ختم شد که در آن فرمودند اگر دولت جلوی این روند را نگیرد شخصاً وارد عمل خواهند شد که همین مسئله باعث شد تا در انتهای دولت های اصلاحات، دوباره تأسیسات هسته ای که در دولت اصلاحات به راحتی تعطیل شده بودند، با هزینه ی سنگینی بازگشایی شوند که البته این هزینه ها تماماً به دولت های بعد منتقل گردید.
۱۳- یکی از مسائلی که در کارنامه خاتمی جای بررسی و دقت نظر دارد عملکرد خاتمی در فتنه ۸۸ است، ظاهراً او در ابتدا شخضاً قصد ورود به عرصه انتخابات داشت که به حضور موسوی و فشارهای تندهای اصلاحاتی، عملاً کناره گیری کرد، البته فرضیه دیگری هم هست که شاید او بعید می دانست که یک رئیس جمهور تک دوره ای داشته باشیم و چندان ارزش ریسک حضور در انتخابات برایش جاذبه نداشته است؛ در هر صورت خاتمی از همان بدو شروع حرکت موسوی و در تمام سیاست های موسوی، هاشمی و کروبی با ایشان همراه بود و در تنور متقلب بودن نظام از همان ابتدا با تشکیل کمیته صیانت از آرا دمید، اگر چه او در ابتدا از بکار بردن لفظ تقلب حدااقل در برابر رسانه ها پرهیز کرد، اما تا ماه ها همراه فتنه گران بود تا این که بعد از یک سکوت چند ماهه، بالاخره در یک انتخابات رسمی کشور و در یک شهر کوچک حضور بهم رساند و این اولین تغییر رفتار خاتمی و موجب انتقادات شدید اصلاح طلبان به او گردید، خاتمی می دانست که برای بازگشت به قدرت چاره ای جز حضور و مشارکت ندارد، البته خیلی از کسانی که منتقد او بودند نیز در انتخابات های بعدی با دادن نماینده و یا رأی دادن مشارکت کردند. همین رفتارهای هوشمندانه خاتمی باعث شد که اگر چه او نیز جزء سران فتنه شناخته می شود، اما به دلیل این که از مقطعی راه خودش را از راه فتنه گران جدا کرد محصور نگردد. بعدها خاتمی در مصاحبه ای دیگر رسماً وجود تقلب در انتخابات را نفی نمود که این جمله نیز هرگز بین حمایان فتنه ۸۸ مورد استقبال قرار نگرفت، همانطوری که نفی افرادی مانند آخوندی (رئیس ستاد انتخابات موسوی و در همان بهبوهه فتنه در نزدمقام معظم رهبری)، حجاریان (درمصاحبه رسمی با تسنیم)، تاجزاده (در جمع نشست دوستان و در زیر نگاه دوربین مخفی زندان)، ابطحی (در دادگاه علنی و در جمع خبرنگاران) و … نیز مورد توجه اصلاح طلبان قرار نگرفت که شاید تنها عامل ماندن حفظ بخشی از بدنه ی اصلاح طلبان مانند دکتر عارف در چارچوب رقابت های انتخاباتی، مرهون همین سیاست خاتمی بوده باشد. در هر صورت بحث دخالت محمد خاتمی در فرایند برنامه ریزی شده فتنه ۸۸ و آثار و تبعاتی که این فتنه ی عظیم بر منافع ملی این کشور در ابعاد مختلف ایجاد کرد، هرگز قابل فراموشی نخواهد بود، مسئله ای که در مورد سایر سران فتنه هم وجود دارد.