هاشمی‌ همزمان با سفر نوروزیش به کیش در اینستاگرامش اینچنین نوشت: « چرا هاشمی‌ تفریحاتش را پنهان نمی‌کند؟ در زندگی‌ ام از همان ابتدا چیزی به نام تظاهر و ریاکاری وجود نداشت. هر چه بودم همان را نشان می دادم. بالاتر از آن از این متنفر بودم که عده ای مردم را به ریاضت کشی و زندگی زاهدانه […]

هاشمی‌ همزمان با سفر نوروزیش به کیش در اینستاگرامش اینچنین نوشت:

« چرا هاشمی‌ تفریحاتش را پنهان نمی‌کند؟ در زندگی‌ ام از همان ابتدا چیزی به نام تظاهر و ریاکاری وجود نداشت. هر چه بودم همان را نشان می دادم. بالاتر از آن از این متنفر بودم که عده ای مردم را به ریاضت کشی و زندگی زاهدانه دعوت کنند و خودشان در پنهان طور دیگری زندگی کنند، به خاطر همین هم در خاطراتم حتی‌ تفریحاتم و از این دست مسائل که بسیاری افراد آن را پنهان می‌‌کنند را می نویسم چرا که از عاقبت ریاکاری و تظاهر به ساده زیستی سخت می ترسم، والله بما یعملون محیط …»

photo_2016-03-22_08-49-33 - Copy

نقدی‌ بر پست ای‌نستاگرامی‌ هاشمی‌ در کی‌ش تقدیم می‌ گردد:

کسی‌ سوال نمی‌ کند که « چرا هاشمی‌ تفریحاتش را پنهان نمی‌کند؟ » اما برای‌ همه عجیب است که چرا تفریحات هاشمی‌ و فرزندان و دوستانش سال هاست که از جنس خوشگذرانی‌ های‌ اشراف است، و این که چرا هاشمی‌ به عنوان یکی ازمسؤولان بلندپایه نظام، برخلاف دستورات صریح حضرت امیر (ع) درنهج البلاغه و امام خمینی (ره) که دستور ساده زیستی‌، دوری‌ از اشرافی گری‌ و زی طلبگی‌ می دهند، تلاش دارد که:

۱- مانور تجمل و اشرافی گری‌ به راه بی ندازد!

۲- اصرار دارد همه مسؤولانی‌ که به چنین رفتارهایی دست نمی زنند را متهم به ریاکاری نماید!

۳- اصرار دارد کسانی‌ را که خودشان را ملزم به ساده زیستی‌ می دانند را دشمن رفاه مردم و درپی‌ ریاضت کشی‌ ایشان معرفی کند!

۴- می‌خواهد برای‌ توجی‌ه کارهای‌ش، به تحریف اسلام و انقلاب و فرمایش های امام(ره) هم روی‌ آورد که به مراتب زشت تر و قبیح تر از این است که بخواهد صرفاً کار زشتی‌ را انجام دهد!

اصل ساده زیستی‌ مسؤولان از این جهت که موجب دردآشنا بودن مسؤولان می شود، دغدغه ایشان برای‌ حل مشکلات و رفاه مردم را بیشتر خواهد کرد که اگر این دغدغه با تخصص و مدیریت صحیح همراه گردد موجب پیشرفت متوازن و عدالت اجتماعی‌ در جامعه می گردد.

مسؤولانی‌ که اشرافی‌ زندگی‌ می‌کنند، کسانی‌ هستند که با اعتماد به دشمن و اظهار نیاز به او، واردات بی‌ رویه، نادیده گرفتن توان داخلی‌، تضعیف تولید ملی‌، نهادینه کردن اشرافی‌گری‌ و فرهنگ اصراف و ریخت و پاش، نهایتاً موجب رکود، بیکاری‌، وابستگی‌، ضعف کشور، ذلت مردم و عقب ماندگی‌ نسلهای‌ آینده می گردند، هرچند شاید در مدتی‌ کوتاه بتوانند رنگ و لعابی‌ بر اقتصاد بیمار کشور بزنند، ولی نه تنها باطن کشور را تقویت نمی‌کنند بلکه موجب تضعیف آن نیز می‌گردند.