خطاب به حسین قدیانی در پاسخ به مطلب امروزش با عنوان «اداره‌های جمهوری اسلامی» یا «اراده‌های انقلاب اسلامی»؟! آقای حسین قدیانی! قطعاً ما هم از دیدن صحنه ای که زنگنه در روزهای رأی اعتماد در مجلس، از بکارگماری نمایندگان ادوار مجلس در وزارت نفت دفاع کرد ناخورسند شدیم و همینطور خیلی از رفتارهای این روزهای وزرا […]

قدیانی انتخابات 96 نامه‌ای به رضا شکیبایی «اداره‌های جمهوری اسلامی» یا «اراده‌های انقلاب اسلامی»؟!خطاب به حسین قدیانی در پاسخ به مطلب امروزش با عنوان «اداره‌های جمهوری اسلامی» یا «اراده‌های انقلاب اسلامی»؟!

آقای حسین قدیانی! قطعاً ما هم از دیدن صحنه ای که زنگنه در روزهای رأی اعتماد در مجلس، از بکارگماری نمایندگان ادوار مجلس در وزارت نفت دفاع کرد ناخورسند شدیم و همینطور خیلی از رفتارهای این روزهای وزرا و نمایندگان مجلس را در مسیر انقلاب و انقلابیگری نمیدانیم ولی آیا باید در برابر هر کدام از این خبط و خطاها و مشکلات، باید نظام را مخاطب قرار دهیم و نسنجیده و نفهمیده هر آنچه حاصل ضعفهای خود انقلابیها و حرف گوش نکردنهایمان و در عوض سوءاستفاده های جریانات غیرانقلابی است، مورد نکوهش قرار دهیم؟!

به راستی چگونه با میل و اراده و آگاهی خود، هر ایراد و ضعف در هر نهاد و جایگاهی را که بعضاً هم وارد نیستند را مستقیماً متوجه نظام و رهبری میکنیم و بعداً به خود اجازه میدهیم به جای این که آتش به اختیاری را در نقد یا در اصلاح یا فرهنگسازی بکارگیریم، در حمله به رهبری نظام و ایجاد دلسردری برای دیگران صرف کنیم!! اصلاً برخی از ما شده ایم آب به اختیار!! به جای این که برای اصلاح و بهبود آتش بریزیم، بر حس مسئولیت دیگران برای نقد و اصلاح، آب میریزیم و همه را به دلسردی و بی مسئولیتی فرامیخوانیم!

متأسفانه برخی از ما که سابقه اداره حتی یک مرغداری را نداریم، مستقیم و غیرمستقیم به امام یک امت ۸۰ میلیونی با این همه ذائقه سیاسی، این چنین بابت این که چرا فلان نماینده یا فلان وزیر یا فلان نامزد صلاحیتش تأیید شده است یا رأی اعتماد گرفته یا سلفی گرفته است یا دیگران را در وزارت خود به کارگیری کرده است میتازیم! بعضی وقتها واقعا گویا باید رونالدوهای رقیب را ول کنیم و به استاداسدیهای عزیز خودمان بچسبیم! استادهایی که دست به قلمشان مثل پا به توپ رونالدو خوب است اما ناگهان وسط بازی به دروازه خودی حمله میکنند، استادهایی که با یک نخود سردی و با یک لوبیا گرمیشان میشود، روزی به خاطر امام امت به دیگران میتازند و روزی هم به خاطر دیگران به امام امت!

متأسفانه هر جایی که قادر به تحلیل مسائل و ریشه هایشان نیستیم، به بهانه عدالت جویی و شجاعت، چشمها را میبندیم و همه را به رگبار میبندیم در حالی که بعضاً بیشترین تیرها را به سوی رهبر جامعه شلیک کرده ایم و اسم این کار را هم میگذاریم انقلابی گری!! برادر حسین قدیانی ! امام جامعه میگویند جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشید و ما با دفع حداکثری همه کرسیهای قدرت را به اغیار واگذار میکنیم و بعدا به جای نکوهش، خودمان بابت این نافرمانیها، فرماندهی را که حرفش را نشنیده ایم مقصر میگیریم و نکوهش میکنیم!

و چقدر حیف است به جای این که تفکر ناب و انقلابی امام خامنه ای و سربازانی چون سلیمانی را در کار بکارگیریم، تفکر مدعیان انقلابی را که مدام در حال تکفیر و دفع هستند الگو قرار میدهیم و بعد که رفتارمان نتیجه عکس میدهد، به جای این که خود را مقصر بدانیم، در برابر امام امت آتش به اختیار میشویم که شما چرا با حذف همه اغیار، مانع به قدرت رسیدنشان نشدی!!

اصلا حسین قدیانی عزیز! امروز هرچه دل تنگت خواست گفتی و سبک شدی و احتمالا به رسم عادت، فردا تلاش خواهی کرد جهت تیرهایت را به سمت اغیار بچرخانی غافل از این که تیری را که از چله کمان چکاندی، چکاندی و تیری که فردا میچکانی، زخمهایی را که امروز زدی التیام نمیبخشد و شاید هم اقتضای قلمهای احساساتی چنین است که هرچه به ذهن شریف نویسنده آمد بی تأمل بنویسد تا قلیان احساساتش را فرونشاند یا به جامعه بکشاند ولی قلم انقلابی باید نتیجه را هم در نظر بیاورد و قلمش را با نگاه به نتیجه آن به حرکت وادارد.

اصلا کج فهمی از این جمله که «ما مأمور به تکلیفیم و نه نتیجه» پدر ما را در آورده است حال این که بخش مهمی از تکلیف که همانا شناسایی تکلیف است به حرکت در مسیر نتیجه داشتن مربوط است، و الا این که چیزی را به اسم تکلیف انجام دهیم در حالی که پنجه کشیدن به صورت نظام و انقلاب است و بعد هم دلمان خوش باشد که ما مأمور به تکلیف بودیم نه نتیجه، قطعا عقاب دنیوی و اخروی خواهد داشت که عقاب دنیویش را همین امروز شاهدیم، شرایط امروز جریان انقلابی بسیار به همین فهم غلط از مأمور به تکلیف بودن برمیگردد آنجا که هر کسی حس تکلیف پیدا کرد، بدون این که در نتیجه حسش بیندیشد، به میدان می آید، یا کنار میکشد، یا فریاد میزند، یا سکوت میکند، یا به سفارت حمله میکند، یا کنسرت و جلسه سخنرانی بهم میریزد، یا به روحانی و ظریف فحش میدهد، یا قوه قضاییه و شورای نگهبان را لگدکوب میکند یا با دوقطبی سازیها و جبهه بندیهای غلط، در جامعه شکاف ایجاد میکند و این وسط، افرادی با یک سیاهه از اعمال سیاه، ماهی خود را از آب گل آلود حس تکلیف زدگی ما، صید میکنند.