اخیراً آیت الله جنتی میهمان برنامه شناسنامه بودند که در بخشی از سخنان شان به بحث فتنه ۸۸ و سران فتنه و لزوم مجازات و محاکمه ایشان اشاراتی داشتند که گویا به مذاق جناب آقای علی مطهری خوش نیامده و با انتشار نامه ای تند، به پاسخگویی ایشان شتافته است؛ اگر چه مواضع آقای علی […]

اخیراً آیت الله جنتی میهمان برنامه شناسنامه بودند که در بخشی از سخنان شان به بحث فتنه ۸۸ و سران فتنه و لزوم مجازات و محاکمه ایشان اشاراتی داشتند که گویا به مذاق جناب آقای علی مطهری خوش نیامده و با انتشار نامه ای تند، به پاسخگویی ایشان شتافته است؛ اگر چه مواضع آقای علی مطهری از همان ابتدای فتنه در حمایت از هاشمی و کمرنگ جلوه دادن فتنه شروع شد و ادامه یافت، نوشتن نامه ی جدید و مسائل مطروحه در آن اصلاً غیرمنتظره نبود، لیکن با توجه به انتشار گسترده این نامه لازم دیدم به سهم خودم مطلبی را در نقد نامه علی مطهری به آیت الله جنتی تقدیم نمایم، به همین منظور در ادامه، عین عبارات آیت الله جنتی و علی مطهری و پاسخ حقیر را مشاهده خواهید نمود:

جنتی در شناسنامه

آیت الله جنتی: بعد از پیروزی انقلاب و تشکیل دادگاه انقلاب، من در تهران کار می کردم، در همین قزل قلعه که داستان مفصلی هم دارد. بنا شد ما برویم قاضی شویم و ما هم صفر کیلومتر بودیم. قضاوت نخوانده بودیم ولی با انقلاب و مسائل اسلامی آشنا بودیم. بالاخره به ما گفتند که چاره‌ای نیست شما بروید اینجا و همین جا دادگاه تشکیل شد و این مجرمین را می آوردند آن جا محاکمه می کردند. مدتی در همین تهران بودم تا این که شهید مطهری به من فرمودند که شما بروید خوزستان. چون زندان ها پر است و قاضی نداریم. با اصرار ایشان من به خوزستان رفتم اما برای این سفر آماده نبودم من اینجا راحت تر بودم.

دادگاه انقلاب اسلامی در خوزستان شکل گرفت و مشغول به کار شدیم؛ به دلیل نداشتن و کمبود قاضی به تهران و خوزستان اکتفا نکرده و به خرمشهر، اصفهان و شهرهای دیگر نیز برای قضاوت رفتم؛ بسیاری از افراد نیز نمی دانستند باید چه کنند. امثال من دوره ای ندیده بودیم.

اصول کلی را می دانستیم و این امر مسلم بود که افراد رژیم باید محاکمه شوند؛ این محاکمه تابع مقدار جرم آن ها بود؛ افراد رژیم سابق به صورت برخی زندان، برخی شلاق و برخی اعدام محاکمه می شدند. در برخی مسائل نیز با امام (ره) در ارتباط بودیم. برخی جاها می ماندیم مثلا من از حضرت امام سؤال کردم که ما چه کسانی را می توانیم اعدام کنیم، ایشان مطلبی فرمودند و گفتند این گونه کار کنید. خیلی وقت‌ها زیر نظر ایشان عمل می کردیم.

علی مطهری: فرمودید در ماه‌های اول پیروزی انقلاب به امر شهید مطهری برای قضاوت به خوزستان رفتم. امیدوارم در آن دوره این گونه قضاوت نکرده باشید.

نازک بین: جناب مطهری بازهم نام پدر را دیدند و نتوانستند از نام پدر استفاده نکنند، گویا ایشان خواسته اند به نمایندگی از پدر و در رد اعتماد پدر به آیت الله جنتی، طعنه ای بزنند، ولی به راستی اگر امام خمینی و شهید مطهری هم اکنون حیات داشتند همان عدالت را که در وجود آیت الله جنتی دیدند در وجود شخص علی مطهری نیز می دیدند؟! آیا جناب علی مطهری به صرف این که نام خانواگی شهید مطهری را یدک می کشند می توانند در هر امری که توسط پدربزرگوارشان انجام داده مدعی باشد؟! و یا نکند جناب علی مطهری گمان می کند آیت الله جنتی بابت حکمی که پدرشان دادند به جناب علی آقای مطهری مدیون است؟!

آیت الله جنتی: این گونه افراد این مسئله را که عوام الناس کوچه بازار ما دریافتند درک نکردند و آن این که حرکت آن ها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است.

اسرائیلی ها یکی از حرف هایی که گفتند این بود که حرکت سبز این افراد از سرمایه های بزرگ ما است. این عین مطالبی است که اسرائیلی ها گفتند و اسناد این مسائل موجود است؛ بعد هم حرکتی که شد به عنوان تقلب مطرح کردند که دروغ محض هم بود باید برای همین ادعا مجازات می شدند یعنی اگر باقی مسائل را در نظر نگیریم اما این دو نفر باید برای ادعای تقلب در انتخابات که دروغ محض بود مجازات می شدند.

دادگاه باید این ها را احضار کند و بگوید دلیل تقلبی که می گویید چیست دلیل ادعای تقلب در انتخابات را از این دو نفر جویا می شد؛ شما دارید نظام، شورای نگهبان، وزارت کشور، هیات اجرایی را متهم می کنید ادعای تقلبتان چه بوده است.

بعدش هم دو چیز مشخص شد؛ یکی این که از بیرون کشور حمایت می شدند و دلایل فراوانی مبنی بر این امر وجود دارد؛ دیگر این که در خیابان ها خود را نشان دادند؛ در خیابان ها مسجد به آتش کشیدند، عکس امام (ره) را پاره کردند، این ها گفتند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران سر دادند، در خصوص ولایت فقیه اعلام نظر منفی کردند، و ضد ولایت فقیه فقاهتشان را اعلام کردند. آدم کشتند آتش سوزی کردند و یک نقطه سفید ندارند و همه کارنامه‌شان سیاه است. مسئله براندازی نظام بود به اسم تقلب. بعضی این‌ها که نام نمی خواهم ببرم و افرادی بودند که زندان بودند و بعد آزاد شدند و الان هم آزاد هستند و در تشکیلات ریاست جمهوری قبلی هم بودند خودشان گفتند این تقلب رمز حرکت ضد انقلابی ما بود.

علی مطهری: فرمودید که اگر آنها محبوس نبودند و علیه شما شکایت می‌کردند بعید بود که پاسخ قانع‌کننده‌ای برای دادگاه صالح می‌داشتید. فرموده‌اید «حرکت آنها با حمایت و پشتیبانی جدی آمریکا و اسرائیل بوده است.»

این که پس از برخورد خشونت‌آمیز با یک اعتراض آرام مدنی و تبدیل آن به یک بحران، آمریکا و اسرائیل از معترضان حمایت کرده‌ باشند، دلیل بر این نمی‌شود که آن حرکت از ابتدا با حمایت و پشتیبانی آنها انجام شده است. جناب عالی هم اگر به رویه‌ای در جمهوری اسلامی اعتراض کنید آنها پشت سر شما قرار می‌گیرند. آنها همیشه در فکر استفاده از فرصت‌ها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند، همان طور که ما از بحران‌های اجتماعی و اقتصادی که در غرب پدید می‌آید به نفع خود و در جهت تضعیف آنها استفاده می‌کنیم.

سؤال می‌کنم اگر مردمی بعد از یک انتخابات به نتیجه آن اعتراض داشتند و احساس کردند که مسئولان با برگزاری جشن ملی برای پیروز انتخابات مسئله را تمام شده تلقی کرده‌اند، چگونه باید رفتار کنند که متهم به براندازی نشوند؟ آنها راه‌پیمایی آرام میلیونی انجام دادند، اما این که چگونه پایان آن به خشونت کشیده شد معلوم نیست و مورد مناقشه است.

اکبر هاشمی و عفت مرعشی

نازک بین: اشتباه اول آقای مطهری این است که آغاز فتنه را از شروع اعتراض آرام مدنی می شناسد و حال این که فتنه ۸۸ ماه ها قبل از انتخابات کلید زده شد و اعتراضات مدنی فقط بخشی از برنامه ها بود؛ تشکیل کمیته ی صیانت از آرا، سخنرانی ها و مکاتبات قبل از انتخابات هاشمی و سران فتنه در خصوص احتمال تقلب و تهدید به آتشفشان خشم ملت و حتی مصاحبه ی خانم مرعشی (همسر هاشمی رفسنجانی) در صبح روز انتخابات، مبنی بر این که اگر هرکسی غیر از موسوی برنده اعلام شد یعنی در انتخابات تقلب شده و مردم باید به خیابان ها بریزند و اعلام پیروزی انتخاباتی توسط موسوی در حالی که نه تنها هنوز آرا شمرده نشده بود، بلکه حتی رأی گیری نیز به اتمام نرسیده بود! و این که جناب ابطحی (که او نیز اخیراً به توهین کنندگان به آیت الله جنتی پیوستند)، صراحتاً گفتند که “تقلب اسم رمز فتنه بود” و حتی اقرار به اطلاع از عدم تقلب که آقای تاجزاده در جلوی دوربین مخفی زندان با همبندی هایش مطرح کرد و یا اسنادی که از دفتر مهدی هاشمی و با دستخط او کشف شد تا قبل از انتخابات بر فرضیه ی تقلب با بکارگیری نظرسنجی های کذب کارکنند و یا نوار مکالمات او با نیک آهنگ کوثر که بر برنامه ریزی شده بودن فتنه ۸۸ دلالت داشت و صدها و هزاران دلیل دیگر که برای اثبات برنامه ریزی شده بودن فتنه وجود دارد در حالی که حتی یک برگ سند در مورد تقلب شدن در انتخابات ارائه نگردید.

دستخط مهدی هاشمیاگر اهالی فتنه می دانستند که تقلب می شود پس چرا با وجود کمیته ی صیانت از آرا نتوانستند هیچ سند و مدرکی در این خصوص ارائه کنند، چگونه می شود که رؤسای جمهور گذشته و نخست وزیر و رئیس مجلس سابق بدانند تقلبی در راه است و کمیته ای هم برای رصد مسائل تشکیل بدهند ولی نتوانند حتی یک سند جور کنند؟! آیا این ظاهرسازی هایی که پیش از انتخابات انجام شد، نشان از یک حرکت پیش بینی شده نیست؟!

اصلاً فرض کنیم که هیچ برنامه ریزی برای طرح دروغ فتنه وجود نداشته است ولی آیا نارضایتی های مردم از انتخابات به صورت خودجوش به وجود آمد؟! آیا اعتراضات طبیعی بود و یا نه حرکتی بود که با مظلوم نمایی از سوی سران فتنه مطالبه و هدایت شد؟! این که به جای حرکت در مسیر قانونی که قرار بوده آن را پاس بدارند بر آن بشورند و مردم را با دروغ به خیابان ها بکشانند، یک اعتراض پیش پاافتاده و طبیعی است؟! آیا این که کف خواسته های فردی نامزد بازنده ابطال بدون دلیل و مدرک انتخابات قانونی باشد یک اعتراض ساده است و یا کودتا علیه رأی اکثریت است؟!

جناب مطهری می گویند آمریکا و اسرائیل همواره در پی استفاده از فرصت ها برای براندازی نظام جمهوری اسلامی بوده و هستند ولی به راستی آیا حتی اگر کسی در پدید آوردن این فرصت تقصیری نداشته (که یقیناً داشته است) در ادامه دادن آگاهانه ی آن نیز بی تقصیر بوده است؟! آیا این که فرصت براندازی برای دشمنان ایجاد گردد و دشمن از تمام ابزارهای رسانه ای و اقتصادی و سیاسی که دارد در جهت استفاده از این فرصت استفاده کند و مذاکرات هسته ای ۱۴ ماه تعطیل شود و تحریم ها در همین مدت چندبرابر گردد و وجهه انقلاب تخریب گردد اینها را می توان قصور و اشتباه کوچک تصور کرد؟! آیا گزارش رسمی خانم هیلاری کلینتون در کنگره مبنی بر کمک میلیاردی و رسانه ای به فتنه گران هرگز تکذیب شد؟! آیا این جمله ی خانم کلینتون که گفت کمک ها تا زمانی که فتنه گران از ایشان خواستند از کمک علنی به فتنه خودداری کنند هرگز تکذیب شد؟!

تقلب اسم رمز فتنه بودآقای مطهری مدام برای تطهیر فتنه گران، آن به زعم ایشان چند میلیون نفری را که راهپیمایی آرام کردند را قربانی ایشان می کند و حال این که این مردم دچار تردیدی شدند که سران و انصار داخلی و خارجی فتنه برایش تلاش کردند و به همین راحتی وقتی مردمی که دچار تردید شده بودند تردیدشان در مشاهده ی بی منطقی، بی قانونی و بی مدرکی برطرف شد از حمایت از فتنه دست برداشتند وبا آن راهپیمایی پرشور چند میلیونی ۹ دی و حضور در انتخابات های بعدی اعتماد خود را به نظام اعلام کردند. آقای مطهری به جای این که تردید آن چند میلیون نفر را به پای سران فتنه و خیانت های شان بگذارد، گویا حضور آن چند میلیون نفر را خودجوش می داند؟! و حال این که بیانیه های مستمر سران فتنه و حمایت های بی دریغ بیگانگان موجب آن حضور گردیده بود.

آیت الله جنتی: بر سر این عوامل منت گذاشته شده است؛ اگر بنا به محاکمه این ها بود هیچ قاضی عادل و آگاهی جزء حکم اعدام برای آن ها صادر نمی کرد؛ در هیچ کشوری با افرادی که در مقابل نظام می ایستند( نه در مقابل رئیس جمهور یا وزیر یا قاضی بلکه در مقابل نظام ایستادند)این گونه رفتار نمی شود؛ بنابراین منت سرشان گذاشتند و به هر دلیل که هر اسمی رویش بگذارند از جمله به دلیل لطف و مهربانی اسلامی تخفیف قائل شدند. و الا هر جای دیگر این ها را درجا اعدام می کردند.

علی مطهری: چرا بنا به محاکمه اینها نیست؟ چرا این قدر از محاکمه اینها هراس دارید؟ آیا جز این است که نگران روشن شدن برخی حقایق هستید و تبلیغات چندساله نقش بر آب خواهد شد؟ ثانیا جناب‌عالی بدون آنکه دفاعیات آنها را بشنوید برایشان حکم اعدام صادر کرده‌اید. آیا این امر عدالت شما را زیر سؤال نمی‌برد و مخل عضویت شما در شورای نگهبان نیست؟ اکنون که آنها اصرار به محاکمه خود دارند چرا آنها را محاکمه نمی‌کنید و علاقه‌مند به حصر شبیه حبس هستید که توجیه قانونی و شرعی و اخلاقی ندارد و خلاف اصول متعدد قانون اساسی است.

اعدام سران فتنهنازک بین: جناب مطهری این نظام از محاکمه اینها هیچ هراسی ندارد همانطوری که هم اکنون بسیاری از مسئولان نظام درپی این هستند که دادگاه مهدی هاشمی نیز علنی برگزار گردد، این نظام از محاکمه سران فتنه هیچ هراسی ندارد همانطوری که از حصرخانگی ایشان هراس نداشت، البته آن زمانی که هنوز سران فتنه محصور نشده بودند نیز امثال شما از هراس نظام حرف می زدند و می خواستند قیامت کنند!! ضمناً جرم آقایان روشن است و جرم روشن مجازات روشن دارد، مگر این که وکلایشان ادعای جنون کنند، البته برای کسی مانند مطهری که فتنه را هنوز یک راهپیمایی آرام و مدنی می شناسد شاید حکم اعدام عجیب باشد اما برای کسانی که فتنه را با گوشت و پوست شان درک کردند یا برای کسانی که آتش فتنه و جنازه قربانیانش را دیده اند و یا برای کسانی که تحریم های چندبرابری را (به بهانه هسته ای و به حمایت از فتنه) درک کرده اند و یا برای کسانی که برای انقلابی که به پایش خون شهدا ریخته شده است حاضرند جانشان را بدهند، یقیناً فتنه جرمی بسیار بزرگ است.

آیت الله جنتی: زمانی که ما در دادگاه انقلاب فعالیت می کردیم، بعضی را شک می کردیم که باید اعدام کنیم یا نه امام (ره) می فرمودند در خصوص کسی که جرم او مسلم است نباید معطلش کرد؛ زمانی که موسولینی را به دادگاه آوردند قاضی پرسید اسمت چیست جواب که داد دستور اعدام او را صادر کردند چرا که جرم وی مسلم بود؛ تنها نیاز به شناسایی بود که فرد را اشتباهی نیاورده باشند. نظر امام این گونه بود. این گونه باید همان موقع اعدام می شدند اما نشدند.

علی مطهری: جالب‌تر این است که آقایان موسوی و کروبی را با موسولینی دیکتاتور و فاشیست ایتالیا قیاس کرده‌اید که همان طور که موسولینی را بدون محاکمه و فقط با شناختن او اعدام کردند، اینها نیز باید بدون محاکمه اعدام شوند. قطع‌نظر از این قیاس مضحک که «از قیاسش خنده آمد خلق را» اساسا مگر معیار قضاوت ما عدالت نیست؟ و آیا الگوی عمل و رفتار ما در حکومت، پیغمبر اسلام و علی علیه‌السلام هستند یا فلان قاضی ایتالیا؟ شما که همه کارهای غربی‌ها را رد می‌کنید چطور این جا طرفدار آنها شده‌اید؟! آیا جز این است که به مذاق و روحیه شما خوش آمده است؟ و این یعنی خلل در عدالت ما.

نازک بین: به زعم آقای مطهری مقایسه موسولینی دیکتاتور با آقایان موسوی و کروبی اینقدر خنده دار است که خلق از آن به خنده افتاده اند ولی سوال جدی این است که آیا یکی از جرایم همین آقایان موسوی و کروبی دیکتاتوری نبوده است؟! براستی این که کسی بر اکثریت بشورد و ابطال رأی و خواسته اکثریت را کف خواسته هایش بداند جز دیکتاتوری چه نام دارد؟! سؤال دیگر این که مگر آیت الله جنتی عمل و رفتار قاضی مذکور را به عنوان الگوی عدالت و قضاوت معرفی کرده اند که جناب مطهری چنین حرفی در دهان ایشان گذاشته است؟!

یک سوال، حال که ملاک علی مطهری سنت پیامبر و حضرت علی علیهما السلام است، مگر حضرت علی علیه السلام در برابر عایشه حکم حصر صادر نکرد؟! آیا حضرت علی علیه السلام از عایشه ترسید و یا حکم حصری که صادر کرد نشانه بزرگواری و صبر ایشان تلقی شد؟! البته از جسارتی که از علی مطهری سراغ داریم، احتمالاً اگر ایشان معاصر حضرت علی علیه السلام بودند به حضرت علی علیه السلام هم همین اعتراض ها را می کردند که مثلاً پیامبر کجا حکم حصر صادر کرده است!؟ و یا در مورد رأی قصاص حضرت علی علیه السلام در مورد ابن ملجم نیز حتماً مخالف می بودند که چرا ابن ملجم محاکمه نشده و فرصت دفاع نیافته و یا چرا خود مقتول حکم صادر کرده و …!

آیا علی مطهری می تواند برپایه دروغی که در الگودانستن قاضی غربی به آیت الله جنتی بسته است و یا با فراموشی رأی حضرت علی علیه السلام مبنی بر حصر خانگی عایشه و یا با توجه نکردن به رأی حضرت علی علیه السلام که به عنوان مقتول و حاکم، حکم به قصاص قاتل خود داد، عادلانه او را ناعادل معرفی کند؟! با استدلالاتی که آقای علی مطهری بیان کرده اند باید گفت که یا حضرت علی در عین حال که ذینفع بوده رأی صادر کرده و نعوذ بالله عادل نبوده است! و یا باید بگوییم جرم ابن ملجم اینقدر آشکار بوده که همین آشکاری حکم قصاص را برای او مترتب کرده است! که هرکدام از این دو باعث نقض سخنان علی مطهری می گردد.

آیت الله جنتی: آیت الله جنتی در جواب این سوال که “این درست است که برخی می گویند بعضی از اعضاء شورا داوری را در سال ۸۸ رعایت نکردند؟ ” گفتند که این امر (حمایت عضو شورای نگهبان از یک نامزد)، مغالطه ای است که اکنون فرصت شرح آن نیست؛ گاهی مسئله گرایش مطرح است به این معنا که هر فردی می تواند گرایش خاصی داشته باشد حتی قاضی عادل که می توان پشتش نماز خواند نیز ممکن است با مراجعه دو نفر نسبت به یکی علاقه داشته باشد و نسبت به دیگری علاقه نداشته باشد منتها این محبت و علاقه نباید در حکم او بی عدالتی ایجاد کند. شورای نگهبان نیز ممکن است برخی اعضاء(آن که مدعی هستند می گویند برخی از اعضا) به یک فرد علاقه داشته باشند ولیکن در رای آن ها اثرگذار نیست؛ ما از اعضاء داوری بی طرفانه می خواهیم به این معنا که به دلیل علاقه به فرد خاص او را تائید نمی کنم و یا به دلیل این که فلانی را دوست ندارم ردش نمی کنم.این دو تا با هم خلط می شوند من اسم این دو را می گذارم مغالطه.

علی مطهری: درباره رفتار برخی اعضای شورای نگهبان در انتخابات سال ۸۸ که از کاندیدای خاص حمایت کردند و برخی انتقاد کرده‌اند، فرموده‌اید «این یک مغالطه است، ‌مهم این است که این طرفداری خود را در رأی خویش اثر ندهند.» اما از یک نکته غفلت ورزیده‌اید و آن این که این گونه اعلام حمایت‌ها اعتماد مردم و کاندیداها به قاضی و داور را به شدت کاهش می‌دهد و حتی صلاحیت او را زیر سؤال می برد اگرچه او تمایل قلبی‌اش را در رأی خود دخالت ندهد، اتفاقی که در سال ۸۸ افتاد.

نامه علی مطهری به آیت الله جنتینازک بین: به راستی جناب مطهری بر چه اساسی صلاحیت کسی را که بدون این که به حکم و رأیش خدشه ای وارد شده باشد را رد می کنند؟! آیا خود جناب مطهری که به عنوان مجلس در زمان های رأی دادن و استیضاح کردن در کرسی قضاوت می نشینند نظرات شخصی سیاسی ندارند و یا نظرات شان را اعلام نمی کنند؟! آیا این که مثلاً تعدادی از نمایندگان مجلس و یا حتی همه ی این نمایندگان گرایش های سیاسی دارند دلیلی برای این است که آرایشان باطل و صلاحیت شان زیرسوال برود؟! آیا می توان منکر شخصیت حقیقی هرکسی در کنار شخصیت حقوقی اش شد؟! چه بسا کسی به لحاظ شخصیت حقیقی اش نظری داشته باشد و به لحاظ شخصیت حقوقی اش نظری دیگر لحاظ کند، آیا این گونه صلاحیت افراد را زیرسوال بردن نشانه ی عدالت جناب علی مطهری است؟!

علی مطهری: در پایان به عرض می‌رسانم که انتقادات اینجانب به سخنان امثال جناب‌عالی به این معنی نیست که آن دو محصور را مبرّا از خطا می‌دانم، بلکه مسئله، اجرای عدالت است که قُتل امیرالمؤمنین لشده عدله، و الحق القدیم لایبطله شیء، و تا زمانی که عملکرد دو طرف فتنه سال ۸۸ در دادگاه صالح رسیدگی و نتیجه اعلام نشود وجدان جامعه آرام نمی‌گیرد، و اگر به قول شما بنا بر عدم محاکمه است پس هیچ یک از دو طرف نباید در حصر باشند و البته آنها پس از آزادی، مصالح کشور و انقلاب را رعایت خواهند کرد. مسئله، فراتر از این دو نفر، اصلاح یک رویه براساس عدالت است. امیدوارم حضرت‌عالی به جای کوبیدن بر طبل اختلاف،‌ به حل این معضل که آینده انقلاب اسلامی را تهدید می‌کند کمک نمایید.

نازک بین: یکی دیگر از مظاهر عدالت جناب علی مطهری همین است که افرادی را که بخاطر بی ظرفیتی در برابر باخت، به بی قانونی و دیکتاتوری متوسل شدند و تمام مصالح کشور را در حالی که برق امیدواری را در چشم دشمنان می دیدند فدا کردند را هم ارز کسانی می داند که به عنوان برنده انتخابات جشن گرفتند!! این که بگوییم احمدی نژاد چون در مناظره فلان حرف را زد پس هم ارز فتنه گران است از سفسطه های دیگر ایشان است، چرا که در حالی که رقبای احمدی نژاد ماهها زودتر از شروع زمان قانونی تبلیغات شروع به تخریب و توهین کرده بودند هرگز همین علی آقای مطهری لب به اعتراض نگشود و هرچه بود مناظرات انتخاباتی و شور و هیجانش فقط برای زمان انتخابات است و پس از آن همه باید مطیع قانون باشند نه این که کسی به بهانه سیلی یک نفر که آن هم در پاسخ به سیلی طرف مقابل بوده است، یک ملت و یک کشور را به رگبار بکشد و مدعی شود که همه ی این رگبارها برای آن سیلی انتقامی بوده است. جالب است که هرچقدر که جناب مطهری تلاش کرده اند تا عدالت ایت الله جنتی را زیر سوال ببرند بیشتر عدالت، انصاف و کیاست خویش را زیر سؤال برده اند.