بعد از ادعاهای مکرر هاشمی در خصوص این که تنها انتخابات مردم در ۹۲ حق الناس بیان شده است، با جستجویی در سخنان رهبری در انتخابات های متعدد مشاهده کردیم که عبارات امانت و حق مردم در ادبیات رهبری به دفعات تکرار شده است ولی از آنجا که گویا جناب هاشمی روی این عبارات برنامه […]

haghonnasبعد از ادعاهای مکرر هاشمی در خصوص این که تنها انتخابات مردم در ۹۲ حق الناس بیان شده است، با جستجویی در سخنان رهبری در انتخابات های متعدد مشاهده کردیم که عبارات امانت و حق مردم در ادبیات رهبری به دفعات تکرار شده است ولی از آنجا که گویا جناب هاشمی روی این عبارات برنامه ریزی خاصی کرده است، این بار به غیر از تکرار همان ادعا در خصوص عبارت حق الناس، به چند مسئله دیگر هم اشاره کرده اند و تلاش کرده اند تا اثبات کند که انتخابات ۹۲ یک شرایط خاصی داشته است و با سایر انتخابات های کشور به خصوص انتخابات ۸۸ متفاوت بوده است که برای این مسئله ۴ دلیل آورده اند که ابتدا عین عبارت جناب هاشمی را ذکر می کنم و سپس به آنها پاسخ می گویم:

هاشمی ۹۴/۶/۲۳ : “نقش رهبری در انتخابات متوجه شور و اشتیاق مردم برای حضور و صحت برگزاری آن است. من چند مورد را می گویم تا مشخص شود که نقش ایشان چقدر برجسته بود. اولاً در نامگذاری سال ۹۲، حماسه سیاسی گفتند که مصداق کامل و نقطه عطف آن انتخابات بود. ثانیاً گفتند که هیچ­کس، حتی خانواده­ ام نمی دانند به چه کسی رأی می دهم که این جمله نوعی اعتماد به مردم داد. ثالثاً به انتخابات فراتر از نظام و انقلاب، رویکرد ملی دادند و اعلام کردند که حتی کسانی که نظام را قبول ندارند، به خاطر کشور ایران در انتخابات شرکت کنند و رابعاً اعلام کردند که رأی مردم حق الناس است. این جمله ایشان خیلی تأثیر داشت. اگر به تقسیم آرا از نظر سیاسی در جامعه نگاه کنید، می بینید که یک نفر با یک نوع تفکر و ۵ نفر دیگر با تفکر دیگری بودند و آرای آنها، یعنی این یک نفر و آن پنج نفر هم تقریباً مساوی و رقابت تنگاتنگ بود.

اولاً این ادعا که رهبری در سال ۹۲ شعار حماسه سیاسی را به مناسبت انتخابات نام گذاری کردند به معنی تغییر و تحول در روند انتخابات و ایجاد سلامت در آن نمی تواند باشد ضمنا نام سال فقط “حماسه سیاسی” نبود بلکه “حماسه سیاسی و حماسه اقتصادی” بود که در هر صورت مردم براساس اعتمادشان به نظام، مثل سال های گذشته در این انتخابات هم مشارکت گسترده ای داشتند و بر ادعای کسانی که می گفتند مردم به نظام اعتماد ندارند مهر ابطال زدند و به همین دلیل این افراد تلاش می کنند تا مشارکت گسترده مردم در سال ۹۲ را به دلایل خیلی خاص و بعضا خنده دار معطوف کنند.

ثالثاً این که رهبری یک رأی دارد و هیچ کسی نمی داند در سایر انتخابات ها من جمله انتخابات ۸۸ که محل اشکال آقایان بوده است نیز وجود دارد “بنده یک رأی دارم، آن را در صندوق میاندازم. به یک نفری رأی خواهم داد، به هیچ کس دیگر هم نخواهم گفت که به کی رأی بدهید، به کی رأی ندهید؛ این تشخیص خود مردم است.”۱۳۸۸/۰۱/۰۱

ثالثا”رهبری در همه انتخابات ها به مشارکت حداکثری و اهمیت حتی یک رأی هم تأکید داشتند و این ادعا که این درخواست محدود به سال ۹۲ بوده باشد خودش یک دروغ دیگر است به این سخنان رهبری در تاریخ ۱۳۸۸/۰۱/۰۱ توجه کنید: “آراء یکایک شما مردم سهمی است از همان سرمایه‌گذاری و سپرده‌گذاری. هر رأیی که شما در صندوق میاندازید، مثل این است که یک بخشی از پول آن سپرده را دارید تأمین میکنید. یک رأی هم اهمیت دارد…بنده همواره در درجه‌ی اول در انتخابات سعیم بر این است که به مردم عرض کنم حضور شما در این انتخابات مهم است“.

رابعاً رأی مردم همیشه امانت و حق الناس بوده است که قبلا تعداد زیادی از بیانات رهبری برای انتخابات های گذشته ارائه شده است که به ذکر یک نمونه در سال ۸۴ که جناب هاشمی و فرزندانش سلامت انتخابات آن سال را هم زیر سوال برده بودند، اکتفا می کنم: “ آراء مردم باید صیانت شود. هم مسئولانی که در وزارت کشور هستند، و هم نظاری که وابسته‌ی به شورای نگهبان هستند، باید مراقب باشند و از یکایک آراء مردم صیانت و حفاظت کنند. البته ما به مسئولانِ خود اعتماد داریم؛ اما باید کاملاً مراقب و مواظب باشند؛ چون آراء مردم امانت الهی در دست آنهاست“. ۱۳۸۴/۰۳/۲۵

نتیجه گیری: جناب هاشمی و فرزنداندشان به غیر از انتخابات ۸۸، انتخابات ۸۴ را که توسط دولت اصلاحات برگزار شده بود را نیز بارها رد کرده اند و از سوی دیگر انتخابات ۹۲ که آنهم توسط دولت احمدی نژاد انجام شد را به عنوان یک الگوی انتخاباتی معرفی کردند، به نظر می رسد که آقایان فارغ از این که خاتمی انتخابات را برگزار کرده باشد یا احمدی نژاد، فارغ از این که نظارت تمام این انتخابات ها توسط یک شورای نگهبان و طبق یک قانون اساسی و قانون انتخابات صورت گرفته است، تنها به یک دلیل یک انتخابات را سالم یا ناسالم معرفی می کنند که ناشی از برد یا باختشان در آن انتخابات است، مسئله ای که مقام معظم رهبری نیز در تاریخ ۱۳۸۷/۰۳/۲۱ این چنین بیان کردند: “در نگاه افرادی که از این مبنای اسلامی دورند، وقتی که به مسئله نگاه می‌کنید، میبینید تناقض و تهافت زیاد است. یک روز که آراء مردم به نفع یک جماعتی باشد، آراء مردم اهمیت پیدا می‌کند، جمهوریت اهمیت پیدا می‌کند. «و ان یکن لهم الحقّ یأتوا الیه مذعنین»؛ اگر حق به جانب آن‌ها داده بشود، حق را قبول می‌کنند.” و مسئله نهایی این که به نظر می رسد جناب هاشمی که خودش از کسانی بود که بدون هیچ مبنای قانونی، حقوقی و شرعی خواستار ابطال آرای مردم بود، بیش از دیگران نیازمند به حق الناس دانستن آرای مردم است، وگرنه که مقام معظم رهبری با ایستادگی قاطعانه بر آرای مردم در سال ۸۸ بهترین نمایش از اعتقاد راسخ بر حق الناس داستن مردم را به نمایش گذاشتند.