در دومین سالروز امضای برجام شاهدیم که آقای روحانی، دولتمردان و حامیانشان، در ارزیابی برجام ، مزایای آن را میشمارند و آن را موفق میدانند تا انتقادات به برجام را نابجا نشان دهند که در پاسخ به این شیوه  ارزیابی برجام ، به موارد زیر اشاره میگردد: ۱- تشکیل پرونده هسته ای که تحریمهای زیادی […]

تحقق برجام ارزیابی برجام در دومین سالگرد امضای برجامدر دومین سالروز امضای برجام شاهدیم که آقای روحانی، دولتمردان و حامیانشان، در ارزیابی برجام ، مزایای آن را میشمارند و آن را موفق میدانند تا انتقادات به برجام را نابجا نشان دهند که در پاسخ به این شیوه  ارزیابی برجام ، به موارد زیر اشاره میگردد:

۱- تشکیل پرونده هسته ای که تحریمهای زیادی به بهانه آن بر کشور تحمیل شد در دولت خاتمی و در زمانی که روحانی دبیر شورای عالی امنیت ملی بود اتفاق افتاد، در آن زمان، به اعتراف آقای روحانی، ایشان دستگاه های آلوده ای را از پاکستان خریده بودند که به علت بسته بندی نو، آنها را تازه و پاک پنداشتند و همان دستگاه ها در بازرسی های آژانس کشف و به ایجاد یک پرونده پر هزینه و سیاسی برای کشور تبدیل شد. پس لازم است بدانیم آنهایی که منت حل پرونده هسته ای و رفع تحریمها را بر مردم و کشور میگذارند خودشان عامل تشکیل این پرونده و ایجاد تحریمها بودند.

۲- مذاکره در موضوع هسته ای و تلاش برای رسیدن به توافق در این حوزه امری مختص به این دولت نبود بلکه همان موقع که پرونده هسته ای تشکیل شد، این مذاکرات در همان دولت خاتمی شروع شد و این طور نبوده است که نظام با انجام توافق هسته ای برای رفع تحریم مخالف باشد بلکه در این راستا تلاش هم کرده بود لیکن با وجود یک روند مثبت، در سال ۸۸ که به نتیجه نزدیک میشد، طرف مقابل مذاکرات را در حمایت از فتنه تا ماه‌ها تعطیل و به جایش تحریم‌های سختی را بر کشور تحمیل کرد تا هم روند مذاکرات قبلی به هم بخورد و هم کشور در اثر تحریمها در موضع ضعیف‌تری نسبت به قبل قرار بگیرد.

۳- ممکن است بپرسند چرا مذاکرات قبلا به نتیجه نرسید؟ خب برای این که تا قبل از آقای روحانی و تیم مذاکراتش، نظام حاضر نبود نقد بدهد و نسیه بستاند، چون میخواست امتیازات دو طرف را گام به گام و متناظر و همزمان تنظیم کند و همین ملاحظات از سوی امام خامنه‌ای برای دولت یازدهم هم تحت عنوان خطوط قرمز هسته‌ای برای تنظیم متن برجام مطرح گردید که متاسفانه با سهل‌اندیشی و خوشبینی نادیده گرفته شد و برای برخی برگ برنده‌های کشور مثل غنی‌سازی ۲۰% هیچ ما به ازای ستانده نشد و حتی شروطی هم که برای اجرای برجام تعیین شد نیز رعایت نگردید تا عملا شیوه تنظیم برجام و اجرای آن به نحوی نباشد که همه خواسته‌های به حق و امتیازات ما در برجام را محقق سازد.

۴- امروز اگر چه برجام در برخی زمینه‌ها مثل امکان فروش نفت و واردات برخی کالاها به خصوص دارو تسهیلاتی را فراهم نموده است اما چون راه مبادلات بانکی را باز نکرده، مسیر اعمال تحریمهای دیگر را باز گذاشته و جاده بدعهدی و کارشکنی طرف مقابل را نبسته است، عملاً ما امروز با توافقی مواجهیم که با آنچه خود دولتمردان توقعش را داشتند زمین تا آسمان متفاوت است، امروز نفت‌مان را میفروشیم ولی نمیتوانیم پولش را برگردانیم و در ازایش باید مربا و آب معدنی و اقلام غیر ضروری وارد کنیم، امروز ثمر ما از برجام توافقات محرمانه‌ و پر ریسک با شرکتهای بدعهدی مثل پژو و توتال است، در صورتی که قرار بود برجام حربه تحریم را از دشمن بستاند و امکان ورود تکنولوژی، ایجاد اشتغال، عبور از رکود و حل مشکلات را به همراه داشته باشد.

نتیجه: باتوجه به مشروحه فوق، ارزیابی برجام به دو شکل میسر است، یکی این که بگوییم همین که برجام آثاری داشته است پس موفق بوده است که گویا دولتمردان و حامیان دولت به همین شکل آن را موفق میدانند و دیگری این که ارزیابی کنیم آیا در ازای آن چیزهایی که نقداً دادیم و متناسب با آن وعده هایی که دولتمردان ما مطرح میکردند و در ازای آن نگرانیهایی که برای طرف مقابل رفع نمود، برجام توانسته است برای ایران و مردم نفعی داشته باشد یا خیر؟! که در این ارزیابی حتماً خواهیم دید برجام نتوانسته موفق باشد و حتی ممکن است همین ثمرات ناچیزش نیز با تحریمهای دیگر و کارشکنیهای بیشتر، عملاً خنثی و بی اثر گردد.