با ابلاغ اصول کلی نظام در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی و توصیه های مکرر مقام معظم رهبری در این خصوص بر آن شدم تا فارغ از نقش خطیر مسئولان در تحقق این نوع اقتصاد، به نقش خودمان به عنوان مردم در تحقق این موضوع جهادی و حیاتی بپردازم. گفتمان سازی: یکی از مباحث مهم در تحقق […]

با ابلاغ اصول کلی نظام در خصوص اجرای اقتصاد مقاومتی و توصیه های مکرر مقام معظم رهبری در این خصوص بر آن شدم تا فارغ از نقش خطیر مسئولان در تحقق این نوع اقتصاد، به نقش خودمان به عنوان مردم در تحقق این موضوع جهادی و حیاتی بپردازم.

گفتمان سازی: یکی از مباحث مهم در تحقق اقتصاد مقاومتی، تشریح ماهیت و اهداف اقتصاد مقاومتی برای همدیگر است، هر فردی می تواند خانواده و اطرافیان خود را از نقشه های دشمنان در استفاده از ابزارهای اقتصادی آگاه نماید و از اهمیت اقتصاد مقاومتی بگوید تا نقش این نوع اقتصاد در اقلّی شدن تأثیرتحریم ها و به تبع آن شکست و پایان یافتن این سیاست برای همگان روشن شود. به غیر از تشریح اهمیت اقتصاد مقاومتی باید اصول، روشها و نقش مردم نیز در این خصوص تشریح گردد.

اصلاح الگوی مصرف: اصلاح الگوی مصرف که شامل مصرف بهینه ی کالا و انرژی و پرهیز از تجمل گرایی است در نهایت موجب می شود کشور نیاز کمتری به واردات و فرصت بیشتری برای صادرات داشته باشد و این به معنی این است که در شرایطی که دولت در تأمین درآمد از راه فروش نفت دچار مشکل است، مردم با اصلاح الگوی مصرف دولت را در مدیریت بهینه با درآمدهای محدود یاری می کند. برای اصلاح الگوی مصرف نمی توان به آگهی های تبلیغاتی کالاهای لوکس و تجملاتی توجه داشت و نمی توان با دیدن شبکه های ماهواره ای که مدام اینطور کالاها را تبلیغ می کنند در مقابل خرید آنها به آسانی مقاومت کرد.

توجه به مصرف تولیدات ملی: شاید تاکنون برای همه ی ما اصل این بوده که بین دو کالای ایرانی و خارجی با قیمت و کیفیت یکسان به کالای ایرانی اهتمام داشته باشیم اما به نظر می رسد این مسئله در تمام دنیا چنین باشد و ما شرایطی متفاوت تر از بسیاری از کشورهای دنیا داریم چرا که این ماییم که به غیر از حس میهن دوستی باید به مقاوم سازی اقتصاد اهمیت بدهیم و به همین دلیل به نظر می رسد در شرایط حاضر لازم باشد بیش از قیمت و کیفیت کالا به ایرانی بودن آنها اهمیت بدهیم و البته این مسئله می تواند موجب شود تا تولید کنندگان داخلی نیز تقویت و به روند رو به رشد خود با سرعت بیشتری ادامه دهند، نگاهی در سیر صنعتی شدن بسیاری از کشورهای موفق در این خصوص نیز به نقش پررنگ مردم و فرهنگ عمومی در این خصوص گواهی می دهد.

اهتمام به مقوله مالیات: هم اکنون به غیر از کارمندان و کارگران که مالیات آنها به دقت محاسبه و سر وقت اخذ می شود بسیاری از اقشار دیگر نسبت به پرداخت دقیق و به موقع مالیات خود حساسیتی ندارند در حالی که نگاهی به فرهنگ عمومی کشورهایی که فاقد سرمایه هایی مانند نفت بوده اند گواهی می دهد که مردم و فرهنگ عمومی ایشان به شدت نسبت به مالیات حساس بوده و نسبت به فرار مالیاتی به بدترین شکل موضع می گیرند و با فراری های مالیاتی به مانند سارقان برخورد می نمایند، اگر چه دولت مکلف است که با شبکه های اطلاعاتی دقیق در این خصوص وارد شود ولی باید ما مردم نیز نسبت به سهم خودمان در تحقق درآمد مالیاتی کشور اهتمام داشته باشیم و این مسئله را با بیان و تکرار به فرهنگ عمومی مبدل سازیم.

مدیریت نقدینگی و سرمایه گذاری: اگر چه دولت مکلف به حفظ ارزش پول ملی است اما بعضی وقتها ما مردم نیز در جهت تحقق این مسئله مانع تراشی می کنیم و با نیت سودجویی و یا سرمایه گذاری به اموری دست می زنیم که مستقیم و یا غیرمستقیم موجب تضعیف ارزش پول ملی و اقتصاد کشور می گردد. وقتی ما مردم سرمایه هایمان را به سمت دلالی و بورس بازی های بی مورد در بخشهای مسکن و طلا و ارز سوق می دهیم موجب می شویم که تورم های بخشی و فرابخشی در کشور عنان مدیریت را از دست دولت خارج نموده و دود تورم در انتها به چشم خودمان و هم میهنان مان برود. به نظر می رسد ما مردم قبل از هرسرمایه گذاری، در کنار سبک و سنگین کردن منافع شخصی آن، هزینه هایی را که برای کشور ایجاد می کنیم را به عنوان یک اصل قطعی مد نظر قرار دهیم و حتی المقدور نقدینگی های مازادمان را به سمتی سوق دهیم که به بخش های تولیدی کمک نمایند.

بهره وری در کار: میزان موفقیت اقتصاد یک کشور به میزان بهره وری نیروی کار آن کشور ارتباط مستقیم دارد و اگر ما به عنوان مردم نسبت به بهره وری فعالیت های شغلی و حتی غیرشغلی مان اهتمام نداشته باشیم تصور این که کشور به سمت بهره وری پیش برود تقریباً عبس خواهد بود. افزایش بهره وری کار چند بخش دارد که بخشی از آن مبتنی بر افزایش تلاش و بخشی مبتنی بر افزایش آگاهی است، ما در هر شغل و فعالیتی که مشغولیم باید با افزایش آگاهی های تخصصی و عمل به آنها و افزایش پویایی و تلاش گامی در جهت افزایش بهره وری ملی برداریم.

کمک به محرومان: مقاوم شدن اقتصاد بدون مقاوم شدن مردم محقق نمی شود، بخشی از اهداف و اصول اقتصاد مقاومتی این است که باید توان مقاومت مردم را در مشکلات و سختی ها افزایش داد، باید نسبت به همدیگر حساس بود و نگذاشت اقوام، دوستان و همسایگان مان در برابر مشکلات به نقطه تسلیم روحی برسند، مقاومت با همدلی و وحدت معنی می یابد، نمی توان با هم نبود و در برابر دشمن تاب آورد.

مطالبه گری: در جایی که مردم نسبت به ساده زیستی مسئولان، حمایت از تولید ملی، پرهیز از تجملات، رسیدگی به محرومان حساس باشند و این موارد را از مسئولان خود مطالبه نمایند یقیناً مسئولان و سایرین نیز لااقل برای بقای خود راهی جز پاسخگویی به این مطالبات نخواهند داشت. مردم باید از مسئولان روحیه جهادی در تحقق آرمانهای اقتصاد مقاومتی را با تمام شئون آن مطالبه کنند، مردم باید نسبت به واردات کالاهای لوکس و به خصوص استفاده مسئولان از این وسایل حساسیت داشته باشند و در شرایطی که کشور قادر به تولید محصولات کشاورزی مورد نیازش است نسبت به واردات محصولات غذایی اظهار نگرانی نماید، هم اکنون شبکه های اجتماعی، وبلاگ ها، سایت های شخصی و رسانه ها به خوبی می توانند حرف مردم را به مسئولان منتقل کنند.