مدتی است که در جامعه و فضای مجازی شاهد ترویج موضوعی با عنوان در لحظه زندگی کردن هستیم که گویا در نسل جوان خریدار زیادی نیز پیدا کرده است به نحوی که این شعار را در نوشته ها، توئیت ها، پست ها و محاورات شان به صورت مستمر بکار می برند که با توجه به […]

در لحظه زندگی کردنمدتی است که در جامعه و فضای مجازی شاهد ترویج موضوعی با عنوان در لحظه زندگی کردن هستیم که گویا در نسل جوان خریدار زیادی نیز پیدا کرده است به نحوی که این شعار را در نوشته ها، توئیت ها، پست ها و محاورات شان به صورت مستمر بکار می برند که با توجه به فراگیر شدن این بحث و نیز تأثیراتی که این موضوع بر سبک زندگی افراد و حتی جامعه می گذارد، برآن شدم تا در این خصوص مطلبی را تقدیم نمایم:

اگر چه موضوع در لحظه زندگی کردن مورد تعریف و تمجید و توصیف افراد و رسانه های متعددی قرار گرفته و حتی برای رسیدن به آن فرمول نیز ارائه شده است اما متأسفانه تعریف منسجم و کاملی در خصوص آن پیدا نکردم لیکن براساس آنچه که در بیشتر توصیفات مشترک بود تعریفی از آن ارائه می نمایم:

در لحظه زندگی کردن یعنی چه؟

تعریف: بدون این که خودمان را بابت گذشته سرزنش و یا نگران کنیم و بدون این که استرس و اضطراب آینده را داشته باشیم بتوانیم بر زمان حال و لذت بردن از آن تمرکز نماییم.

همانطوری که در تعریف فوق مشاهده می شود برای در لحظه زندگی کردن ، ذهن افراد بر زمان حال و درک لذت های موجود در همان آن و لحظه استوار است و به منظور این که این لذت جویی با کمترین مزاحمی صورت گیرد سفارش می شود که نگرانی ها و استرس هایی که در وقایع گذشته یا احتمالات آینده ریشه دارد به فراموشی سپرده شود و البته این توصیه به فراموشی، با روکشی از عباراتِ زرورق پیچ شده و آثار جادویی به خورد مخاطب داده می شود، عباراتی مانند: افزایش توانایی درک وقایع و شناخت افراد، افزایش عملکرد شغلی، کاهش رنج و آسیب دیدگی در برابر ناملایمات، واکنش های سریعتر و هوشمندانه تر به وقایع، تصمیم گیری بهتر و از همه مهمتر لذت و بهره مندی بیشتر از زندگی.

آیا فراموشی گذشته و تجارب آن منطقی و هوشمندانه است؟

صحنه های خوشایند و ناخوشایند در طول زندگی هرفردی به کرات وجود دارند و هر کدام از آنها، خاطرات، درس ها و تجارب خاص خودشان را به همراه دارند و این وقایع بخشی از هویت افراد را تشکیل می دهند، فراموش کردن این صحنه ها و تجارب در واقع فراموش کردن هویت مان خواهد بود، باعث نسیان درس ها و عبرت های زندگی می شود و موجب می گردد تا هزینه هایی که در اثر هر تجربه متحمل شده ایم دوباره پرداخت نماییم. پس به لحاظ عقلی این که افراد برای استفاده بهتر از زمان حالشان، گذشته را فراموش کنند نمی تواند مسئله ی مفیدی تلقی گردد و این در صورتی است که برخی روانشناسان حتی امکان این که افراد بتوانند رخدادها و تجارب تلخ حیات شان را در تصمیم گیری ها و برنامه ریزی های حال شان دخالت ندهند را اصولاً غیرممکن می دانند.

آیا می توان از آینده غافل شد و آیا نباید برای آینده نگران بود؟

براساس توصیه ای که در این فرمول ارائه می شود افراد برای درک لذت حال باید نگرانی برای آینده به خودشان راه ندهند و این در حالی است که بدون برنامه ریزی برای آینده عملاً فرصت های زندگی در آینده را از بین خواهیم برد و بدون نگرانی برای آینده عملاً هیچ اهتمام و برنامه ریزی رخ نخواهد داد و اصولاً این که به لحاظ روانی انسانی سالم است که به اندازه کافی (نه کم و نه زیاد) استرس داشته باشد و باید توجه داشت که همانطوری که استرس زیاد باعث بیماری و ناگواری زندگی می گردد، استرس کم نیز باعث تنبلی و رکود می گردد و به همین لحاظ وجود یک استرس و نگرانی متعادل برای ذبح نشدن آینده الزامی است.

آیا لذت بردن از حال اصالت دارد؟

وقتی که افراد بدون استفاده از تجارب گذشته و بدون داشتن نگرانی برای آینده بخواهند زندگی کنند، به راحتی مسیر ارتکاب اشتباهات پرهزینه بعدی را برای خودشان باز می کنند و چنین نوع زیستنی یقیناً احتمال بروز اشتباهات و تکرار آنها را به حد زیاد و غیرقابل جبرانی ارتقا می دهد؛ با این اوصاف اصالت دادن به حال اگر قرار باشد موجب فراموشی گذشته و آینده باشد هرگز نمی تواند یک زندگی عاقلانه و هوشمندانه را در پی داشته باشد. باید توجه داشت که حال ما محصول گذشته ی ماست و به همین شکل آینده ی ما نیز محصول حال ما خواهد بود و برهمین اساس اگر قرار است تمام طول زندگی مان سرشار از حال ها و لحظات مفید باشد باید در هر حالی برای حال های آینده نیز تلاش و برنامه داشت.

آیا در لحظه زندگی کردن تناسبی با سبک زندگی اسلامی دارد؟

به نظر می رسد فرمول در لحظه زندگی کردن هرگز قابل انطباق با سبک زندگی اسلامی و ایرانی نباشد، چرا که در سبک زندگی اسلامی، مؤمن مدام در عین حال که به فضل و بخشش خدا بسیار امیدوار است خودش را بابت گناهان و غفلت هایش سرزنش می کند و به همین منظور مدام در حال محاسبه ی نفس و استغفار است و این توبه و انابه و سرزنش نفس بیش از همه در سیره ی شخص پیامبر اکرم و ائمه ی اطهار صلوات الله علیهم اجمعین مشاهده می شود. البته اسلام برای این که اشتباهات زندگی به حداقل برسد همواره به دوراندیشی، استفاده از تجارب خود و دیگران و مشورت سفارش می کند و با وجود این تلاش ها اگر دچار خسرانی بشود و یا حتی اگر بدون این که هیچ نقشی در این خسارت داشته باشد، بازهم در برابر آنها به صبر، تحمل و بی تابی نکردن توصیه شده است.

از سوی دیگر یک مؤمن همواره باید برای آینده ی دنیوی و اخروی خود برنامه ریزی و تلاش کند و این اهتمام، بدون وجود استرس هرگز میسر نخواهد بود. سفارش ائمه ی اطهار برای برنامه ریزی بلندمدت درامور دنیوی همچنین سفارش مکرر به فراموش نکردن مرگ و آمادگی برای حیات اخروی نشان می دهد که انسانی که می خواهد سعادتمند باشد نمی تواند بدون فکر آینده (اعم از دنیوی و اخروی) به حیات خود ادامه دهد. یک مؤمن حیاتش را بهای نزدیک شدن به مقام قرب خدا می شناسد و بر همین اساس حیاتش را نه برای لذت جویی بلکه برای سرمایه گذاری و بندگی مصروف می دارد.

اسلام برای حال چه سفارشی دارد؟

سفارشی که اسلام برای زمان حال دارد سفارش به سپاسگزاری، راضی بودن و اتصال با منبع فیض است، این مفاهیم، مؤمن را به درک لذائذ الهی می رساند، در سبک زندگی اسلامی یک مؤمن در هر حالتی و در کنار هر نعمت و حتی ابتلائی می تواند غرق لذت باشذ و مهمتر از همه این که این لذت بدون غفلت از حقایق حاصل می شود، یعنی نیازی نیست که افراد برای لذت بردن از حال از گذشته و یا آینده خود غفلت کنند. در اسلام آنچه که باعث تحقق لذت اصیل و حقیقی می شود نه زندگی دنیوی بلکه بندگی خداوند است. مؤمن در هر حالتی با بندگی به دنبال کسب فیض و لذت است و چه بسا به این لحاظ مؤمنان نیز در پی لذتجویی (از منبع فیض) باشند، کار کردن مؤمن با انگیزه ی بندگی صورت می گیرد و حتی در استراحت کردن نیز به دنبال تجدید قوا برای بندگی است، یک مؤمن در حالی که بندگی خدایش را به جا می آورد ناخودآگاه هرآنچه در پیرامونش وجود دارد را فراموش می کند و از منبعی که محدود در زمان و مکان نیست لذتی می جوید که محصور در هیچ زمان و مکانی نیست و چنین لذتی است که باعث شد حضرت امیرالمؤمنین در حین نماز، درد درآوردن تیر از پایش را حس نکند و یا این لذت است که موجب می شود بدون کسالت و خستگی شب را به لذت تهجد و روز را به عشق خدمت رسانی به خلق الله سرکند و تمام این ها را با حضور قلب و احساس لذت انجام دهد.