اوایل شاید افتخار میکردیم به اینکه رشت، شهر خلاق خوراک است! اما حالا چه؟! یک مسیر ۲ کیلیومتری حوالی خانه را بخواهیم پیاده روی کنیم باید از داخل ۲۰ رستوران و فست فودی خیابانی و یا از جوارشان در خیابان حرکت کنیم! قبلا فقط باید حواسمان به چاله ها و ناهمواریها، تابلوها و تیربرقهای نابجا، سگهای ولگرد و غیرولگرد، مصالح ساختمانی انباشته و خودروهای در حال تعمیر در پیادهروها میبود، اما…

اوایل شاید افتخار میکردیم به اینکه رشت، شهر خلاق خوراک است! اما حالا چه؟! یک مسیر ۲ کیلیومتری حوالی خانه را بخواهیم پیاده روی کنیم باید از داخل ۲۰ رستوران و فست فودی خیابانی و یا از جوارشان در خیابان حرکت کنیم! قبلا فقط باید حواسمان به چاله ها و ناهمواریها، تابلوها و تیربرقهای نابجا، سگهای ولگرد و غیرولگرد، مصالح ساختمانی انباشته و خودروهای در حال تعمیر در پیادهروها میبود، اما الان بیش از همه باید حواسمان باشد که چطور از بین و کنار ماشینها و گاریهای طبخ خوراک و گاری کبابیها، میز و صندلیها، گارسونها و مشتریها، سایهبانهای سیار و پایه هایشان، یخچالهای سیار، منقلهای ذغالی و اجاقهای گاز و موتورهای برق و سیمهایشان در پیاده رو و روبروی پلها عبور کنیم! این بینظمیها و این سکوت در برابر آنها باعث شده که مغازهها هم میز و صندلی و وسایلشان را به بیرون از مغازهها بیاورند و با این روش، ابعاد رستورانشان را از محل معابر عام، دو برابر کنند و یا شاید هم میخواهند قبل از این که دیگرانی فضای جلوی مغازهشان را اشغال کنند، خودشان آن را به نام خود سند بزنند!
و دستفروشهایی که قبلا به یک فضای ۱-۲ متر مربعی از کنار پیادهروها قانع بودند ولی الان فضایشان را از هر طرف پیادهرو و حتی از طرف خیابان توسعه دادهاند! گاریها و وانتهای فروش میوه و سبزی و… هم که فقط به پارک در حاشیه خیابان قانع بودند الان به اندازه یک عرض گاری یا خودروی دیگر هم به خیابان پیشروی کردهاند و این غیر از خودروی مشتریانی است که در کنار این گاریها و وانتها، دوبله و سوبله پارک میشوند که در این شهر خسته از ترافیک، قوز بالا قوز شدهاند! در این میان، حقوق عابران و مسافران، حقوق کسبه قانونی، بهداشت عمومی، حقوق مالیاتی دولت، نظم و نظافت عمومی، گسترش قارچگونه مشاغل کاذب و غیررسمی بجای اشتغالهای رسمی و قانونی و… هم که هیچ!
باور کنید تعدادی هم پیدا خواهند شد و به همین مطلب ایراد خواهند گرفت که چرا نمیتوانی کسب و کار مردم را ببینی!؟ اصلا یکی از دلایل این سطح بیقانونی فزاینده همین است که اکثریت ما به سندروم بیتفاوتی در برابر قانونشکنی و سرطان حمایت از قانونشکنی مبتلا شدهایم! البته این فقط طرح معضل بود و ریشه و راهکار را باید عالمانه پژوهید! این دومینوی بی قانونی از کجا شروع شد و چگونه باید مدیریت شود؟!
چه کسانی مقررات غیرعملی وضع کردند یا نیازهای قانونی را به موقع تامین نکردند! چه کسانی قوانین درست موجود را هم به چالش کشیدند! چه شد که ناظران، نظارت نکردند! کدام مسئولان، مردان قانون را تضعیف و بیانگیزه کردند! چه کسانی حرمت مردان قانون را شکستند و ایشان را آماج توهین و هتک حرمت کردند! چه کسانی با حرمت شکنان به قانون و مردانش، برخورد بازدارنده نکردند! چه کسانی همه این معضلات را با فعل و ترک فعلهای خود، نهادینه، فرهنگسازی و متعارف کردند تا به امروز که گسترش این بیماری در کف خیابان و در فضای مجازی و گردش مالی این تخلفات و باندهای مافیایی وابسته به آن در رشت، از کنترل خارج شدهاند!
آری! امروز خیلیها باید پاسخگوی این وضعیت شهر رشت، باشند و ضمن قبول ضعفهایشان، برنامههایشان را ارائه و مردم را همراه کنند و دستگاههای نظارتی و رسانههایی پرمدعایی که باید مؤاخذه، مطالبه و محاکمه کنند، اما گویا ایشان هم جز معدودی، مسخ و شاید هم همراه و مبتلا شدهاند!
بازدیدها: ۰















