اگر امروز به جایی رسیدیم که رهبر معظم انقلاب مجوز تاکتیک نرمش قهرمانانه را صادر کند و روحانی را با اختیارات تام به آمریکا بفرستد، اگر امروز آمریکا در بدر به دنبال نشستن پشت میز مذاکره است و مدام خودش را به مذاکرات علاقمند نشان می دهد و برای ملاقات اوباما و روحانی برنامه ریزی […]

اگر امروز به جایی رسیدیم که رهبر معظم انقلاب مجوز تاکتیک نرمش قهرمانانه را صادر کند و روحانی را با اختیارات تام به آمریکا بفرستد، اگر امروز آمریکا در بدر به دنبال نشستن پشت میز مذاکره است و مدام خودش را به مذاکرات علاقمند نشان می دهد و برای ملاقات اوباما و روحانی برنامه ریزی می کند، تنها یک دلیل دارد؛ این آمریکا و غرب همان هایی هستند که ۳ سال بعد از بازگشایی سانتریفیوژهای هسته ای مذاکرات را به پیش شرط منوط می کردند و در سال چهارم مذاکرات و پس از پایداری مردانه در برابر بیانیه های تهدید آمیز شورای امنیت (در دولت احمدی نژاد)، به مذاکرات بدون پیش شرط و حتی موافقت با مبادله سوخت تن دادند؛ این آمریکا و غرب همان ها هستند که با بروز فتنه ۸۸ به امید براندازی و کمک به براندازان ۱۴ ماه مذاکرات هسته ای را بالکل تعطیل کرد و به جای آن، وارد فاز جدید تحریم های به اصطلاح خرد کننده شدند و بازهم با پایداری مردانه انقلاب و مردم ایران در جبهه های داخلی و خارجی مواجه شدند و این بار و در حالی که تنها منتظر یک نرمش از هر نوعی بودند، در برابر نرمش قهرمانانه ایران، دست از پا نشناخته پشت میز مذاکره دست به چانه نشسته اند.

چیزی که امروز دولت آقای روحانی می تواند با اقتدار رویش مانور دهد، قهرمانی این نظام است، این اقتدار مردم و رهبری است که پای آمریکا و غرب را شل کرده است و از فکر براندازی منصرف (شما بخوانید نا امید)، کرده است، به یقین اگر ایران این ظرفیت بالا از مقاومت را از خود نشان نمی داد، اکنون ما باید به دنبال آمریکا و غرب می دویدیم و اگر اکنون کارشناسان و سیاستمداران غربی به آمریکا هشدار می دهند کمی میلش به مذاکره را کمتر بروز دهد تا ایران کمتر به امتیاز گیری بیندیشد، حاصل همان مقاومت جانانه نظام و مردم است. اکنون آمریکا و غرب از تسلیم کردن سوریه نا امیدند و نه گزینه ی نظامی برایشان باقی مانده، نه گزینه ی اپویزیسیون داخلی و نه خستگی مردم در برابر گزینه ی تحریم خردکننده، اکنون آمریکا و غرب می دانند که گرانیگاه منطقه نه ترکیه است و نه عربستان بلکه این ایران است که علی رغم تمام دست و پازدن های ایادی آمریکا همچنان در حد همان نوچه های بچه ننه باقی مانده اند و ما میوه ی مقاومت را در نرمش قهرمانانه می چینیم، چه منجر به ختم تحریم ها بشود و چه منجر به رسوایی دشمنان، مهمترین کاری که دولت باید انجام دهد این است که پایدرای مقتدرانه را به خصوص در حفظ مقاومت اقتصادی و عرصه های دیپلماسی متبلور نگاه دارد تا بستر نرمش قهرمانانه همچنان استوار باقی بماند.