همانطوری که قبلاً در نقد محمد رضا باهنر که سعید جلیلی را بابت عدم وحدت با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نکوهش کرده بود، مطلب نوشتم، اکنون به اظهارات برادر انقلابیمان وحید جلیلی که به این جبهه و اعضایش به صورت غیرمنصفانه ای هجمه میکند و دیگر برادر جوان انقلابیمان، مهدی محمدی را اینچنین «مأمور» […]

وحید جلیلی مهدی محمدی

همانطوری که قبلاً در نقد محمد رضا باهنر که سعید جلیلی را بابت عدم وحدت با جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی نکوهش کرده بود، مطلب نوشتم، اکنون به اظهارات برادر انقلابیمان وحید جلیلی که به این جبهه و اعضایش به صورت غیرمنصفانه ای هجمه میکند و دیگر برادر جوان انقلابیمان، مهدی محمدی را اینچنین «مأمور» و «دوشخصیتی» میخواند، انتقاد دارم:

«کسانی که یک روز به فرموده می نویسند برجام توافق متوازن! است، روز دیگر علیه مبتکر توافق متوازن! اعلام جنگ می کنند/ با این آدمهای دوشخصیتی میخواهیم شخصیت واحد و صف مشترک برای نیروهای انقلاب ایجاد کنیم؟!»

البته همانطوری که قبلا هم نوشته بودم، مهدی محمدی در خصوص اطلاق عبارت «متن متوازن» برای برجام دچار اشتباه و عجله در تحلیل شده بود، ولی او در همان نوشته تلویحاً شتابزده بودن آن تحلیل را بیان کرده بود:

«زمانی کم و بیش طولانی لازم است تا همه ابعاد این متن روشن شود و بتوان درباره آن یک داوری بدون ابهام به دست داد…»

نکته دیگر این که مهدی محمدی خیلی سریع به نقاط ضعف و تله های برجام پی برد و در جبران اشتباهش، بارها در نقد برجام مقاله نوشت و مناظره و مصاحبه کرد، تا حدی که در روشن کردن ابعاد تاریک برجام تلاش قابل تقدیری کرد.

اما این که وحید جلیلی یک تحلیل اشتباه مهدی محمدی جوان که خیلی سریع نیز اصلاح و تا حد خوبی جبران شد را بهانه ای برای «مأمور» معرفی کردن و «دوشخصیتی» نامیدن او و کوبیدن کلیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی قرار دهد و انتقاداتش به برجام را نیز با لفظ «اعلام جنگ» به سخره بگیرد، واقعاً نمیتواند اخلاقی و منصفانه تلقی گردد.

این که مهدی محمدی قبلا بابت همین عبارت «متن متوازن» از سوی عبدالرضا داوری، فرد رسانه ای حلقه انحرافی مورد توهین و تهمت قرار گرفته بود خیلی عجیب نبود، اما این که مدعی ترین جریان در بین نیروهای انقلابی، مهدی محمدی را مأمور و دوشخصیتی بداند یا کلیت جبهه مردمی نیروهای انقلاب اسلامی و بانیان و اعضایش را قدرت طلب و سهم خواه بخواند، واقعاً عجیب و قابل انتقاد است؛ به خصوص که این صحبتها میتواند کلیت آرای جریان انقلابی را به نفع جریان غیرانقلابی دچار ریزش نماید و خسارتی که از سال ۹۲ به کشور وارد شد را این بار در ابعاد بیشتری آوار نماید.