اخیر آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اشاره به موفقیت در تغییر مسیر سالهای اخیر و تلویحاً نجات کشور از دست احمدی نژاد گفته که « دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم»، به عرض ایشان میرسانیم […]

139312131119568974858234اخیر آقای هاشمی رفسنجانی بعد از اشاره به موفقیت در تغییر مسیر سالهای اخیر و تلویحاً نجات کشور از دست احمدی نژاد گفته که « دیگر می‌توانم راحت بمیرم زیرا مردم تصمیماتشان را خودشان می‌گیرند و در این نزدیکی پایان عمر که راه انقلاب را مسدود کرده بودند آن را باز کردم»، به عرض ایشان میرسانیم که همانطوری که احمدی نژاد نتوانست مملکت را از دست شما و اعوانتان نجات دهد، شما هم مطمئن نباش که توانسته باشی چنین کنی و همانطوری که شما با اشتباهات احمدی نژاد در مدیریت و اخلاق به قدرت رسیدی، با نمایش شدیدتری از بی مدیریتی و بداخلاقی در عملکردتان، خواسته یا ناخواسته در مسیر تسهیل بازگشت احمدی نژاد قدم برمیدارید، پس اگر واقعا به نجات کشور از احمدی نژاد توجه دارید! به سربازانتان بگویید به جای بداخلاقی، سوءمدیریت، فرافکنی و طلبکاری، به دنبال حل مشکلات کشور باشند و نه گره زدن حل تمام مشکلات کشور به جلب محبت دشمن!

و اما بحث دیگر این که اگر فرض کنیم نجات کشور از دست احمدی نژاد یک خدمت بود، پس تلاش برای تحویل مملکت به آمریکا و گرفتن یکایک ابزارهای قدرتش در قالب برجام های ۱ و ۲ و ۳ را چه بنامیم؟! تقسیم مسئولیت با فرزندان و گرا دادن به دشمنان برای تحریم و فشار بیشتر بر کشور در فتنه ۸۸ را چه بخوانیم؟! تضعیف قوای داخلی کشور را تا حدی که دشمن، به شکست دادن انقلاب امیدوار شود و راه تحریم را بر تعامل ترجیح دهد را چه بشناسیم؟! حکایت شما مانند کسی است که مملکت را به اسم نجات از احمدی نژاد، ابتدا به آتش تحریم کشیدید و سپس برای خاموش کردن آتشش، با بیل بجانش افتادید، خسارتی که ایران از اشتباهات شخص احمدی نژاد و آتش تحریم میدید به مراتب و به مراتب کمتر از بیلهایی بود که شما به این بهانه بر سر و پیکر این کشور نواختید.