همانطوری که همگی شاهدیم، پرداختن به مسأله حجاب بدون توجه به بحث غیرت، تا کنون ناکارآمد بوده و صرفاً باعث لوث شدن این فریضه حکومتی و اخلاقی گردیده است. آنچه که غور در خانواده هایی که زنان و دختران شان بی حجابند، به ما می فهماند، این است که در چنین خانواده هایی، غیرت به همان […]

غیرتهمانطوری که همگی شاهدیم، پرداختن به مسأله حجاب بدون توجه به بحث غیرت، تا کنون ناکارآمد بوده و صرفاً باعث لوث شدن این فریضه حکومتی و اخلاقی گردیده است. آنچه که غور در خانواده هایی که زنان و دختران شان بی حجابند، به ما می فهماند، این است که در چنین خانواده هایی، غیرت به همان اندازه ی حجاب و حتی بیش از آن مغفول مانده است. چگونه می توان فرض کرد که همسر یا دختر بالغه کسی بدون حجاب مناسب و با لباس های زننده، تنگ، نازک، محرک و نیمه عریان به خیابان و یا میان نا محرمان بیاید و شوهر و یا پدر خانواده را غیور دانست. چگونه ممکن است در خانه ای که مردانش غیرتمندند، زنان و دختران بتوانند هرگونه که بخواهند در جامعه حاضر شوند.

آیا دشمن فقط حیا و حجاب را نشانه گرفته است که بتوان با دفاع در برابر آن شیوع بی حجابی را درمان نمود. آیا وقت آن نرسیده است که بفهمیم غیرت هدف اولی بود که نشانه گرفتند تا در گام بعدی حجاب را هدف قرار دهند؟! و آیا همچنان باید به بحث غیرت افزایی بی توجه بمانیم؟!

در حالی که در فرهنگ غربی و آثار فرهنگی و فیلم های غربی، هیچگونه حقی برای نظارت و دخالت در وضعیت حضور و معاشرت بانوان برای مردان تعریف نشده است و در شرایطی که موضوع ارتباط جنسی زنان شوهردار با غیر شوهران خود به راحتی و به کرات در شبکه های ماهواره ای نمایش داده می شود و در شرایطی که در این خانواده ها زنان مجاز به  بروز هر رفتار و پوشیدن هر لباسی در برابر سایرینند و مردان از هرگونه اعتراض منع می شوند، و اینکه استفاده از ماهواره و مشاهده شبکه های خارجی، از عرف به معروف مبدل می شود، چگونه می توان تاثیرات مشاهده این برنامه ها و فیلم های آکنده به روابط حرام و مزین به تکنیک های چشم نواز تلویزیونی و سینمایی نا دیده انگاشت؟!

چگونه می توان ماهواره را در خانواده ها به عنوان عضوی فعال از خانواده نادیده انگاشت در حالی که برخی خانواده ها ساعت ها مستمع و بیننده ای محض در برابر آنند. وقتی که دخالت مرد در ول انگاری های زن و فرزند قبیح شمرده می شود، نه تنها غیرت زیبا جلوه نمی کند، که قبیح شمرده خواهد شد و این همان نتیجه ای است که بی غیرت بودن را از شاخصهای ترقی یک جامعه تلقی می نمایند و غیوران را انسانهای خودخواه و عصبی می شناساند.

این گونه است که امری فطری چون غیرت که حتی در ذات حیوانات به عنوان ارزش تلقی می شود، به نماد حیوانیت تلقی می شود، در حالی که خوردن، خوابیدن و شهوت رانی به عنوان خلقیات حیوانی تلقی نمی گردند و روز به روز به عنوان نماد پیشرفت و رفاه در یک جامعه تبلیغ می گردند.

در حالی که غیرت جزء خصوصیات لاینفک مردان مؤمن در روایات متواتر و حجاب جزء دستورات مبرم برای مردان و زنان در قرآن کریم بیان شده اند، یک بستر سازی شوم فرهنگی هر دو را به یکباره هدف گرفته است تا هم مردان، خود را در خدمت بی حجابی همسران و دختران خود قرار داده و حتی به آن افتخار کنند و هم بی حجابی را به عنوان شاخصی برای پیشرفت زنان و دختران جا اندازند. این منکر آنچنان در تمام دنیا جاانداخته شده است که هم اکنون، اکثریت قریب به اتفاق کشورهای دنیا، مسابقات زنان و یا دختران زیبا و به اصطلاح شایسته را به صورت سالانه برگزار می نمایند.

همانطور که در مقالات قبلی آنتن ماهواره را پرچم تهاجم فرهنگی دانسته ام، همچنان عامل اصلی بی حجابی و بی غیرتی را فراگیر شدن ماهواره در کشور می دانم و البته این بدان معنی نیست که مقصران در بحث تربیت فرزندان، فرهنگ سازی حکومتی، تبلیغ مناسب مبلغان دینی، قانونگذاری عملیاتی همچنین اجرای اصولی را تبرئه نمایم، بلکه دلیلی قاطع برای جدی گرفتن دشمن، شبیخون فرهنگی، تهاجم فرهنگی و جنگ نرم است.

آنچه که در این مقاله بیشتر منظور نظر است، بحث غیرت است که منجر به تشکیل یک دولت خانگی در خانواده می شود تا:

اولا – مانع ورود آنتن ماهواره، فیلمها و محصولات مستهجن و مبتذل فرهنگی گردد.

ثانیا – موجب تبلیغ دینی و فرهنگ سازی مذهبی از طریق معاشرت با خانواده های مقید و حضور در مساجد و مناسک مذهبی شود.

ثالثا – موجب نوعی خودداری والدین در برابر هر گونه خلاف اخلاقی گردیده تا بهانه ای برای آلوده شدن فرزندان فراهم نگردد.

رابعا – موجب احساس مسئولیت والدین نسبت به رفت و آمدها، معاشرت ها و رعایت مسائل مذهبی از قبیل نماز، حجاب و … خواهد شد.

همانطور که در خانواده ای که همگی نسبت به سیگار تنفر دارند و پدر و مادر پیشتازان مبارزه با سیگارند، احتمال آلوده شدن فرزندان به سیگار و هر گونه دخانیات به صفر میل می کند، در هر خانواده ای که مباحث حجاب، غیرت و پایبندی به دین و اخلاق و فرار از آماج تیرهای غیر فرهنگی از سوی والدین مهم تلقی گردد، احتمال بی حجابی و بی بندوباری فرزندان بسیار تقلیل خواهد یافت.

از دلایل اولویت بحث غیرت بر حجاب این است که خاستگاه سیاسی بی حجابی در جامعه، از شعار بی حجابی به وجود نیامد، بلکه از تسامح و تساهل جاری شد، آنجا که رییس جمهور و مسئولان دولت اصلاحات، تسامح و تساهل را ابزاری برای تقبیح غیرت و خنثی سازی بی حجابی قرار دادند و به تدریج همزمان با نشستن گرد بی غیرتی در چهره برخی مردان، معروف سازی بی حجابی و بی بندوباری در روابط اجتماعی در دستور کار قرار گرفت تا بی غیرتی و بی حجابی چونان شاخصهای اصلی کشور های سکولار، یکی از مهمترین مشخصه های لازم برای آماده سازی برپایی یک حکومت سکولار و غیر دینی در کشور فراهم گردد.

شاید همان قدری که بحث غیرت از سوی طرفداران سکولار ذبح گردید، از سوی مبلغان نیز مظلوم واقع شد تا تعریفی دقیق، زیبا و جامع از آن ارائه گردد. آیا منظور از غیرتمند بودن این است که از فردا مردان با برخورد قهری در برابر بی حجابی ها و یا بی بندوباری های اعضای خانواده بایستند و یا مراتب و مراحلی برای آن باید تعریف نمود:

۱- از اولین نیازهای این بحث، حساس سازی خانواده است. یعنی که در خانواده، بی حجابی و بی بندوباری تقبیح گردد تا در گام اول از شکسته شدن قبح آن پیشگیری گردد و یا مجددا تقبیح گردند.

۲- ابزارها، رسانه ها و معاشرت هایی که غیرت و حیای خانواده را هدف گیری می نمایند باید از حریم خانواده ها پاک گردند. پدر و مادری که نتوانند خود را از دام این تله های فرهنگی نجات دهند، هرگز نباید توقع تربیت فرزندان باحیا، باحجاب، چشم پاک و با غیرت را داشته باشند.

۳- این حس که والدین و حتی فرزندان باید نسبت به مسائل اخلاقی و مذهبی یک دیگر حساس باشند باید در خانواده نهادینه گردد، آنطور که همگی یکدیگر را به کارهای خیر و نیکو تشویق نمایند و امر به معروف و نهی از منکر و روشهای آن از سوی پدر و مادر اجرا و حتی مورد پذیرش قرار گیرد. همانطور که همه خانواده نسبت به نزدیکی اعضا به مواد مخدر حساسند، باید نسبت به ترک نماز، بی حجابی، بی حیایی، کسب غیر حلال و … نیز واکنش نشان دهند و این واکنش ها در صورت فرهنگ سازی صحیح والدین، نه تنها به عنوان دخالت تلقی نمی شوند، بلکه به نوعی ابراز محبت و علاقه تعبیر خواهند شد.

۴- معاشرت با اهل دین، اهل حیا، اهل غیرت، رفت و آمد به مسجد، قرار گرفتن در برابر وزش نسیم نصیحت و پند و منبر علمای عامل به دین، از ابزارهای لازم و اصلی حفظ دین در خانواده هستند. بی پرده بگویم که همانطور که فرزندان به نصایح والدین محتاجند، پدر و مادر نیز به این نصایح محتاجند و چه خوب است که از همان طفولیت، فرزندان را در برابر پند و منبر آماده پذیرش نماییم و به جای اینکه فرزندانمان را از نصیحت فراری نماییم، علاقمند سازیم تا خود فرزندان به دنبال هدایت، نصیحت و پند باشند.

۵- معرفی پدر و مادر به عنوان افرادی که جلب رضایت آنان با دیدگاه قرآنی بعد از اطاعت از پرودگار مهمترین خواسته خداوند است. این حالت زمانی در خانواده ها به عینیت خواهد رسید که والدین همواره نمایش های خوبی از احترام به پدر بزرگها و مادر بزرگها به نمایش بگذارند تا فرزندان نیز این حکم الهی را پذیرا باشند. تنها در این صورت است که می توان نظارت و دخالت از سوی والدین و اطاعت از سوی فرزندان را در یک خانواده نهادینه نمود. کمرنگ شدن اطاعت فرزندان از پدر و مادرها یک ریشه مهم دارد و آنهم عدم احترام شایسته و بایسته به پدربزرگها و مادر بزرگها است، چرا که فرزندان بیشترین تاثیر را نه از نصیحت و پند والدین، بلکه از عمل و رفتار آنها می گیرند.

۶- غیرت در هنگامی جایگاه اصلی خود را پیدا می کند که مسئله ولایت پذیری در هر مسئله ای اعم از محیط کاری، خانواده، اجتماع و حکومت اهمیت داشته باشد، چرا که تا تمام آحاد جامعه ولایت ولی خود را نپذیرند، با مسئله پذیرش غیرت شوهر و یا پدر نیز نمی توانند کنار بیایند. از ریشه ای ترین دلایل مشکلات بخشهای مختلف در کشورمان، همین عدم ولایت پذیری نسبت به ولی در هر بخشی است.

۷- تقویت غیرت در خانواده آنقدر مهم و کارگشاست که می تواند تقصیرهای ناظران، حاکمان، قانون گذاران و مبلغان را بپوشاند که امید است چون گذشته مغفول نیافتد، که در صورت غفلت در این خصوص نه تنها بحث حجاب به هیچ جای خوبی نخواهد رسید، بلکه به یک بن بست حساسیت زا مبدل خواهد شد.

نتیجه: در پایان از همه آحاد جامعه، چه از والدین و چه از دست اندرکاران قوای سه گانه توقع این است که به جای اینکه فقط هم دیگر را مقصر جلوه دهند و این بحث را به جبهه ای برای بازی های سیاسی و رفع تکلیف از خود بدل نمایند، به دنبال بر پاداشتن فرهنگ دینی که از مظاهر آن بحث حجاب، حیا و غیرت است باشند، چرا که این از همان بحث هایی است که همگی در برابر آن مسئولیم، کمترین کاری که به لحاظ فردی از هر کسی بر می آید:

اولاً حفظ چشم و اعضا و جوارح خود است تا تشویقی برای بی حجابان نباشیم.

ثانیاً تقویت احساس مسئولیت در برابر خانواده، دوستان و اجتماع است.

ثالثاً آموختن نحوه تاثیر گذاری و استفاده از روشهای نیکو در امر به معروف و نهی از منکر.