گفتمان انقلاب، مبتنی بر ادبیات مناسب، اخلاق حسنه، ولایتمداری، قانونمندی، انتقادپذیری، دینمداری، عدالت جویی، پاکدستی و استکبارستیزی است که اگر هر کدام از این مشخصه های اصیل در رفتارمان دچار تزلزل شد، به همان میزان، از گفتمان انقلابی گری زاویه پیدا کرده ایم و هر چقدر بیشتر نسبت به این مشخصه ها انطباق وجود داشت، […]

GOFTEMAN

گفتمان انقلاب، مبتنی بر ادبیات مناسب، اخلاق حسنه، ولایتمداری، قانونمندی، انتقادپذیری، دینمداری، عدالت جویی، پاکدستی و استکبارستیزی است که اگر هر کدام از این مشخصه های اصیل در رفتارمان دچار تزلزل شد، به همان میزان، از گفتمان انقلابی گری زاویه پیدا کرده ایم و هر چقدر بیشتر نسبت به این مشخصه ها انطباق وجود داشت، محبوبیت، مقبولیت و فراگیری گفتمان انقلاب در جامعه بیشتر خواهد بود.

صلابت انقلاب به میزان رعایت گفتمان انقلاب با تمام مشخصه هایی است که برشمرده شد و دقیقاً به همین منظور کسانی که دنبال تضعیف و یا انحراف انقلاب هستند، بر تحریف یا تخریبِ گفتمان انقلاب تمرکز میکنند و تلاش میکنند، مشخصه های اصیل آن را با عباراتی مانند تندروی، افراطی گری، بی اخلاقی، بی قانونی، فساد، ماجراجویی و ستیزه جویی جایگزین نمایند که بخش زیادی از این تحریفها تنها با ادعا، تهمت و سیاه نمایی است، اما بخشی از این تحریفات و تخریبات با بروز اشتباهات جریان منتسب به انقلاب و حزب الله است که تشدید میگردد.

بخواهیم یا نخواهیم نقش برخی از ادبیات ها و رفتارهای تند و اشتباه عزیزانی مانند احمدی نژاد، حسینیان، کوچکزاده، بیرانوند، برخی از مداحان و روحانیون، در هجمه هایی که به کلیت گفتمان انقلابی انجام شد غیرقابل انکاراست، اشتباهاتی که با اشتباه گرفتن رقیب، دوست، همکار یا مسئول به جای دشمنان رسمی کشور، شکل گرفت و باعث شد تا بهانه های خوبی برای زیر سوال بردن انقلاب و انقلابی گری ایجاد گردد.

هر کسی که ادعای انقلابی بودن دارد خیلی باید در ادبیات و رفتارش دقت کند چرا که کوچکترین اشتباهی از این جریان مانند لکه خاکستری کوچکی بر دامان پاک انقلابی گری به چشم میآید و با سوءاستفاده جریان مقابل علیه کلیت گفتمان انقلاب مورد سوءاستفاده قرار میگیرد.

به همان میزان که باید در ادبیات و رفتار خود دقیق، سنجیده و با اخلاق بود، باید در نقد درون گفتمانی نسبت به منتسبین انقلاب هم جدی و مطالبه گر بود، وقتی رهبری عزیز، خائن خواندن مذاکره کنندگان یا ادبیات تند نسبت به دولتمردان یا تعرض به سفارتخانه ها را غلط میخوانند، جریان انقلابی هم باید مواظب گفتارش باشد و هم در برابر اشتباهات دوستانش موضع گیری منصفانه و دلسوزانه بنماید تا هم اشتباهات کمتری صورت گیرد و هم نیازی به دخالت شخص رهبری هم نباشد.

برخلاف جریانهای مقابل که بی قانونی، بی اخلاقی، دروغگویی، خدشه به منافع ملی، جلب حمایت از دشمن و حتی گرا دادن به او را برای رسیدن به قدرت توجیه میکنند، در جریان انقلاب و انقلابی گری نمی توان به خاطر داشتن هدف، وسیله را توجیه کرد و به همین دلیل گفتمان بگم بگم، جنگ روانی مبتنی بر بی اخلاقی و عدول از انصاف و به خرج دادن تعصب نمیتواند قابل توجیه باشد.

کسانی که نمی توانند مشخصه های انقلابی گری را در رفتار و اخلاقشان نشان دهند، اگر دلداده و دلسوز انقلاب و گفتمانش هستند، بهتر است ادعای انقلابی گری و انتساب به این جریان را کنار بگذارند و حالا که نمی توانند حافظ و مراقبِ اعتبار انقلابی گری باشند، موجب هتک حرمت به انقلاب نشوند و البته بهتر است که هرچه بیشتر متخلق به رفتار انقلابی باشند تا در نشر و معرفی گفتمان انقلاب نقش پویا و مثبت ایفا کنند.